ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

prof-mohammadi.ir

مجموعه ۱

مجموعه ۱ (28)

طبقه بندي هاي فرزند

پس از مرور حوادث و اتفاقات بعد از «طوفان الاقصی می تواینم اینک ارزیابی خوبی از جنگ رژیم صهیونیستی با حماس داشته باشیم. این ارزیابی در ابعاد مختلف رسانه­ ای، افکار عمومی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی می­ تواند مورد بحث قرار گیرد:

$11)    در بعُد رسانه ­ای بر خلاف اینکه رژیم صهیونیستی و لابی ­های یهودی بر امپراتوری رسانه ­­ای جهان اعم از دیداری، شنیداری و مطبوعاتی داشته ­اند و آنطور که مایل بودند واقعیت­ ها و حقایق جهان را به صورت جعلی به خورد مردم جهان می ­دادند، با شکل­ گیری فضای مجازی و امکان ارائه حقایق و نظریات مقابل که موجب آگاهی و بصیرت عموم گردید، شکست سنگینی بر امپراتوری رسانه ­ای صهیونیست ­ها وارد آورد و انحصار آنها در هم شکسته شد.

$12)    افکار عمومی: به دنبال شکست رسانه ­ای و افزایش آگاهی عمومی از مظالم و فاجعه ­ای که روزانه توسط رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه اعمال شد؛ وجدان افکار عمومی بیدار شده و با راهپیمایی ­های گسترده خود حتی در کشورهای غربی، - از همه گروه­ ها و فرقه­ ها مسلمانان و غیر مسلمانان و حتی یهودی- علیه رژیم صهیونیستی برخواستند، که در تاریخ روابط بین­ الملل بی ­سابقه بوده و این خیزش عمومی به تدریج تاثیر خود را بر دولت­ های حاکم نیز داشته و می­ گذارد.

$13)    در بعُد سیاسی هم دولت­ های جهان که تحت تاثیر قدرت­ های بزرگ استعماری، شکل ­گیری رژیم صهیونیستی را بعد از جنگ جهانی دوم یک واقعیت انکار ناپذیری می ­دانستند و عموماً با این رژیم به عنوان یک دولت رسمی و قانونی رابطه داشتند، به تدریج روابط خود را با این رژیم قطع نموده و یا اینکه کاهش داده­ اند و حتی جالب توجه اینکه در بدنه دولت ایالات­ متحده بیش از 500 نفر از کارشناسان برجسته، مخالفت خود را با سیاست­ های حمایت ­آمیز آمریکا از رژیم صهیونیستی ابراز داشتند.

$14)    در بعُد فرهنگی، علیرغم اینکه سیاست ضد یهودی در تمدن غرب نهادینه شده بود و غرب نسبت به رژیم صهیونیستی به یهودیان احساس گناه می­کرد، شکست رژیم صهیونیستی در طوفان الاقصی توسط «مجاهدینِ بدون سلاح» در مقابل رژیمی که ادعای چهارمین قدرت جهان را می­ کرد، در واقع برای تمدن غرب که خود را قدرت برتر فرهنگی جهان می ­دانست، شکست سنگینی است.

$15)    در بعُد اقتصادی، با توجه به هزینه­ های گزافی که به اعتراف خودِ رژیم صهیونیستی بیش از 50 میلیارد دلار است و با توجه به اینکه بخش اعظم نیروی تولید و کار در این سرزمین به عنوان ذخیره ارتش فراخوانده شدند و علاوه بر آن دیگر امکان استفاده از اعراب به عنوان نیروی کار نمی­ باشد و همچنین تخلیه شهرک­ های صهیونیستی از شمال و مغرب این سرزمین، در واقع می ­توان گفت که با توجه به طولانی شدن جنگ، اقتصاد این کشور رو به افول می باشد. 

$16)    در بعُد نظامی، بعد از شکست رژیم صهیونیستی در طوفان الاقصی، راهبرد خود را مبنی بر نه تنها نابودی حماس قرار داد بلکه؛ سلطه کامل بر غزه را هدف نهایی خود در نظر گرفت ولی در عمل نه تنها نتوانست حتی به یک مورد از نیروهای حماس دسترسی پیدا کند بلکه با بمباران ­های بی­ هدف موجب کشتار بیش از 12 هزار نفر از زنان و کودکان فلسطینی گردید.

در پایان این یادداشت که به صورت اجمال مطالب مربوط ارائه شد، تنها مسئله اعلام نهایی پیروزی فلسطین و شکست کامل رژیم غاصب صهیونیستی مطرح است که دیر یا زود اعلام خواهد شد و بطور قطعی و نهایی می ­توان گفت که رژیم صهیونیستی بعد از این دیگر آن رژیمی که قبل از طوفان الاقصی بود نیست و قدرتی ندارد بلکه؛ سیر نزولی خود را طی خواهد کرد...

دومینوی ضد آفریقا ادامه دارد...!

به دنبال کودتاهای «ضد فرانسوی» در سه کشور «بورکینافاسو، مالی و نیجر» هم­ اکنون شاهد کودتای دیگری در کشور «گابن» هستیم و جالب این است که، همه این کودتاها با استقبال بی­ نظیر توده­ های مردمی مواجه گردیده و حال و احوال حاکم بر این کشورها بعد از کودتا، شاهد موج ضد فرانسه دولتی که بر این کشورهای صاحبِ منابع غنی و اورانیوم و نفت نزدیک به دو قرن چه به صورت مستعمره و یا استعمار نو و فرانو سلطه عجیبی داشته- می­ باشد. با این وجود، به دلیل ظلم و ستمی که استعمارگران اروپایی بر این ملت­ های قاره سیاه وارد آورده ­اند و حتی آنها را از کوچکترین امتیاز از نظر آموزشی، رشد و محروم کرده ­اند، این ملت ها اینک با یک نیاز گسترده­ ای به کمک­ های کارشناسانه و حتی حکمرانی روبرو هستند و به همین دلیل است که ملاحظه می­ گردد در بعضی از این جنبش ­ها، پرچم روسیه به اهتزاز درآمده است در حالیکه اکثریت قریب به اتفاق مردم این کشورها مسلمان بوده و نیاز به «کشورهای اسلامی ضدسلطه بیگانگان» دارند و این موقعیتی فوق­ العاده استثنایی است که «جمهوری اسلامی ایران» که همواره حامی ملت­ های مستضعف بوده، بر طبق قانون اساسی از «جنبش ­های آزادی­ بخش» حمایت کرده و بعد از آرامش و ثبات نسبی که بر این کشورها برقرار می­ گردد به کمک آنها بشتابد و آنها را چه از نظر فرهنگی و چه از لحاظ اقتصادی و آموزشی یاری نموده و یقیناً مورد استقبال آنها قرار گیرد و در عین حال، در زمینه تکنولوژی و فناوری به ویژه در استخراج و فرآوری منابع غنی اورانیوم و نفت به آنها کمک کند.

تردیدی نیست که این دومینو ادامه خواهد داشت و همه قاره آفریقا را در بر خواهد گرفت و همانطور که آمریکا لاتین با بیداری خود به مقابله با آمریکای سلطه ­گر پرداخته، آفریقا سیاه هم به مقابله اروپای سلطه ­گر خواهد پرداخت.

«به امید آن روز که همه مستضعفین جهان علیه مستکبرین عالم قیام کنند و نابودی سلطه­ گران و استثمارگران را شاهد باشیم».

سیاست خارجی دولت انقلابی و تحول خواه سیزدهم

مقدمه:

بعد از گذشت چهل دو سالاز پیروزی انقلاب اسلامی که در این مدت عموماً دولت هایی بر سرکار آمدند که سیاست خارجی خود را بر پایه اصول و مبانی گرایش به غرب قرار داده بودند، برای اولین مرتبه دولتی با رای مردم برسرکار آمده است که سیاست خارجی خود را درچارچوب سیاست خارجی نظام جمهوریاسلامی و به ویژه با تکیه بر اصول و مبانی مطروحه در بند ششم بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری قرار داده است.

این دولت در تبیین سیاست خارجی خود نه تنها به ارائۀ راهبردهای خود درچارچوب موازین مندرج در قانون اساسی و رهنمود های بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی و مقام معظم رهبری اکتفأ ننموده بلکه با توجه به شرایط و اوضاع احوال جهانی و منطقه ای فعلی و در عزیمت از سیاست خارجی دولت سابق، مفاهیم و واژه هایی را به کار گرفته است که در فرهنگ و روابط بین الملل و سیاست خارجی در نوع خود جدید و ابداعی می باشد که ضرورت دارد این مفاهیم و واژه های جدید تعریف و تبیین گردد. در این مقاله، سعی خواهیم کرد این مفاهیم را برای بهره برداری در مراجع دیپلماتیک و جوامع دانشگاهی تئوریزه نماییم.

 

1-سیاست خارجی متوازن(Balanced foreign policy)

 

ریاست جمهوری دولت سیزدهم در اولین سخنرانی خود بعد از ادای سوگند اعلام نمود که «سیاست خارجی موفق سیاست خارجی متوازن خواهد بود.»

 

در تبیین سیاست خارجی متوازن به دو وجه مهم در روابط با دولت های دیگر و نهاد های بین المللی توجه شده است که اولاً در روابط خارجی کشور یا سایر دولت ها نوعی توازن بر قرار خواهد بود بدین ترتیب که هر اندازه دولت های دیگر سیاستی مبتنی بر نزدیکی و یا بعضاً دوری نسبت به جمهوری اسلامی اتخاذ نمایند، جمهوری اسلامی نیز به همان میزان و با همان وزن، روابط خود را با آن دولت ها تنظیم میکند. همانطور که مقام معظم رهبری در ملاقات با هیات دولت سیزدهم در تاریخ ششم شهریور 1400 اظهار داشتند، «نوع رابطه ما با دولتها به نوع رابطه آنها با ما بستگی دارد». به عبارت دیگر نه هیچ نوع زیاده خواهی را از سایرین تحمل کرده و میپذیرد نه خود، زیاده خواهی خواهد کرد، بلکه باید توازنی میان داده ها و دریافتی ها وجود داشته باشد و ثانیاً در روابط خارجی متوازن به ابعاد مختلف روابط توجه خواهد شد بدین ترتیب که ضرورتاً و صرفاً به یک وجه از روابط بسنده ننموده بلکه همۀ ابعاد این روابط را اعم از روابط اقتصادی، فرهنگی سیاسی و امنیتی را ملحوظ میدارد.

 

2-تعامل هوشمند(Smart Engagemen)

 

قبل از از این واژه ای که در روابط خارجی جمهوری اسلامی به ویژه در سند چشم انداز بیست ساله به کاربرده میشد واژه «تعامل سازنده» بود و هریک از دولت ها در گذشته، برداشت های خاص و متفاوتی را از این واژه داشتند و با توجه به نوع روابط خود با سایر کشور ها حدود و ثغور آن را تعیین و از آن را برداشت می کردند. به عنوان مثال دولت سابق تعامل سازنده با جهان را در محدوده گرایش به غرب به ویژه با دولت های سلطه گر آمریکا و سه کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه می دیدند، و یا اینکه دولت نهم تعامل سازنده را با رویکرد نگاه به شرق تعریف می کرد. و به همین لحاظ دولت سیزدهم واژه جدیدی را در روابط خارجی خود با کلیه بازیگران در صحنه روابط بین الملل تعریف نموده و واژه «تعامل هوشمندانه» را بجای تعامل سازنده بکار گرفته است. واژه هوشمند، (smart)ابتدا توسط ژوزف نای در عنصر قدرت بکارگرفته شده است. تعریفی که او از قدرت هوشمندانه داشت، شامل ترکیبی از قدرت سخت و قدرت نرم می شود.

 

در دولت سیزدهم منظور و مقصود از تعامل هوشمند این است که با درک و شناخت درست از اهداف و انگیزه های طرف مقابل، در تعامل با آنها روش و راهبرد خود را طوری تنظیم نماید که هوشمندانه و با کیاست و تدبیر باشد که فریب نخورد و با تامل و دور اندیشی در مراوده با آنها تصمیم گیری کند و در عقد هر نوع قرار دادی و توافقی، مصالح و منافع ملی کوتاه مدت، میان مدت و طولانی مدت خود را در نظر بگیرد واین چیزی است که مع الاسف در مذاکرات برجام در دولت سابق به علت عجله و..... رعایت نگردید و خسارات جبران ناپذیری به کشور وارد گردید.

 

3-دیپلماسی فعال نه منفعل(proactive nit reactive diplomacy)

 

در این روش، جمهوری اسلامی با توجه به اهدف فراملی وجهانی که دارد باید درصحنه روابط بین الملل دیپلماسی فعال و تاثیر گذاری داشته باشد نه اینکه به صورت غیر فعال و منفعل در صحنه روابط بین الملل حاضر باشد. در عین حال هوشیارانه مراقبت نماید تا قبل از آنکه بازیگران رقیب و بعضاً متخاصم، سیاستی را اعمال و برکشور دیکته کنند که احتمال مسیری بر خلاف مصالح و منافع جمهوری اسلامی باشد، سازوکار لازم را برای خنثی کردن نقشه های دشمنان خود فراهم نماید و به عبارتی دیگر قبل از آنکه آن ها حرکتی را شروع کنند که در جهت خلاف منافع جمهوری اسلامی باشد پیش دستی نمایند و آن را در نطفه خفه کنند.

 

4-برخورد مقتدرانه (Authoritative Approach)

 

جمهوری اسلامی با توجه به مولفه های قدت اعم از قدرت های مادی و معنوی که در اختیار دارد که در کتاب «مولفه های قدرت در جمهوری اسلامی ایران» تشریح شده است بویژه با برخورداری از عنایات الهی و قدرت معنوی در جایگاهی قرار دارد که به عنوان یک ابر قدرت منحصر به فرد میتواند به عنوان بازیگر قدرتمند در تعامل با سایر کشور ها را در صحنه بین الملل ظاهر شود. این جایگاه به دولت جمهوری اسلامی این امکان را میدهد که از موضع قدرت و نه از موضع ضعف، بویژه در برخورد با قدرت های استکباری مواجه شود و از آنها ترس و بیمی به خود راه ندهد، آنطور که در اعزام کشتی حامل بنزین به ونزوئلا و یا لبنان روی داده و تحریم معروف به سزار امریکایی ها را خنثی کرده است.

 

متاسفانه دولت یازدهم و دوازدهم از همان آغاز کار خود بسیار ضعیف و منفعل با مستکبران جهانی مواجه گردید، آنجا که وزیر خارجه وقت علناً اعلام می کند که «امریکا با فشار یک دکمه میتواند سیستم دفاعی مارا نابود کند» و یا رئیس جمهور وقت «امریکا را کدخدای جهان میدانست» و اعلام می کند که همه نیاز های ما اعم از نان، آب، محیط زیست و..... به توافق با آمریکا بستگی دارد. در حالی که برخورد مقتدرانه آنطور باید باشد که امام خمینی فرمود «امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» یا اینکه «ما آمریکا را زیر پا میگذاریم». ماجرای اسقاط پهپاد گران قیمت آمریکا توسط نیرو های مسلح جمهوری اسلامی و هچنین حمله مقتدرانه به پایگاه امریکایی عین الاسد، به اثبات رساند، که جمهوری اسلامی در جایگاهی والا و مقتدرانه قرار دارد و میتواند این اقتدار را در روابط خارجی خود به منصه ظهور برساند.

 

5-وحدت میدان و دیپلماسی(Unity of Diplomacy and the fields)

 

وزیر امور خارجه سابق در نوار صوتی خود به غلط ادعا می کند که «نوعی دوگانگی میان میدان و دیپلماسی وجود دارد» و به زعم ایشان، دیپلماسی همواره قربانی میدان شده است!! در حالی که میدان و دیپلماسی هم چون دو بال پرنده ای در سیاست خارجی هستند که بدون یکی و با تکیه بر دیگری امکان اوج گیری در صحنه روابط بین الملل و جود نخواهد داشت .در واقع میدان و دیپلماسی مکمل یکدیگر هستند. بویژه میدان میتواند، اهرم های لازم را برای کادر دیپلماتیک فراهم کند که در پیش برد و تحقق اهداف سیاست خارجی هم چون شمشسیر داموکلس مورد استفاده قرار گیرد.

 

میدان و دیپلماسی لازم و ملزوم یک دیگر هستند و همراهی و هم آهنگی میان دیپلماسی و میدان است که میتواند توطئه های دشمن را خنثی نماید. همانطور که در حوادث اخیر در قفقاز جنوبی مشاهده گردید که مانور نظامی خیبر در نزدیکی مرز های شمالی ایران به دیپلمات های ما قدرتی بخشید که بتوانند در روابط دیپلماتیک خود با بازیگران صحنه قفقاز جنوبی اهداف اصولی ومنطقی خود را پیش ببرند. البته باید توجه داشت که منظور از میدان تنها ساز کار نظامی نیست، بلکه عوامل اقتصادی، فرهنگی و امنیتی را هم در برمیگیرد.

 

6-مذاکره برای کسب نتیجه نه مذاکره برای مذاکره

 

دردولت قبلی متاسفانه مذاکراتی با بعضی از دولت ها صورت گرفت، بدون آنکه اهداف مشخص و حصول نتایج معین در راستای تحقق منافع ملی، در نظر گرفته شده باشد. و انتظار میرفت با چانه زنی و حتی التماس و درخواست بتوانند حداقلی از خواسته های خود را تاَمین کنند، که نه تنها نتیجه ای حاصل نگردید بلکه توافقی بنام برجام صورت گرفت که هنوز مرکب این توافق خشک نشده بود که طرف های مقابل حاضر در مذاکره آنرا نقض نموده و تلاشهای هشت ساله به بطالت و خسارت سپری شد، بدون آنکه هیچ عایدی نصیب جمهوری اسلامی شود وصنعت هسته ای کشور هم به تعطیلی کشانده شد.

 

در هر مذاکره ای با بازیگران پرمدعا، اساس را باید بر بی اعتمادی نسبت به آن ها قرار داد و دستور چنین مذاکراتی و خواسته های جمهوری اسلامی به صورت شفاف مطرح گردد و از انجام مذاکرات طولانی خسته کننده و بی نتیجه احتراز گردد و در صورت توافق تضمین های لازم برای اجرای آن اخذ گردد.

 

7- برخورد طلب کارانه نه بدهکارانه با دولتهای سلطه گر غربی

 

در طول تاریخ یک قرن گذشته مظالم زیادی از ناحیه دولت های استکباری و سلطه گر غربی نسبت به ملت ایران صورت گرفته است که در این رابطه، سیاست امپریالیستی انگلیس و امریکا در قبل از انقلاب در تاریخ ثبت شده است و بعد از انقلاب هم این دو دولت باهمراهی آلمان و فرانسه از هیچ توطئه ای علیه جمهوری اسلامی دریغ ننمودند. مخصوصاً در دوران جنگ تحمیلی از هرچه در توشه و توان داشتند در کمک به صدام برای سقوط جمهوری اسلامی کوتاهی نکردند. و جالب اینکه علیرغم بدهکاری هایشان که به جمهوری اسلامی دارند، امروزه همچنان خود را طلبکار دانسته و از موضع بالا برخورد می کنند، در حالیکه باید تاوان مظالم خود را بدهند.

 

جمهوری اسلامی باید به این دولت های غربی تفهیم کند که نه تنها طلب کار نیستند، بلکه بدهی های زیادی به ملت ایران دارند و تازمانی که موضع خود را اصلاح نکنند، توقع برقراری رابطه ای معقول و منصفانه با جمهوری اسلامی ایران نداشته باشند و این سیاستی است که در دولت سیزدهم در پیش گرفته شده است.

 

8-سیاست نگاه به شرق

 

باتوجه به سیاست های خصمانه ای که جهان غرب به رهبری امریکا، نسبت به جمهوری اسلامی روا دانسته اند و تحریم های به زعم خود، شکننده علیه جمهوری اسلامی وضع کرده اند اند طبیعتاً قدرت های اقتصادی و سیاسی در آسیا همچون جمهوری فدراتیو روسیه و جمهوری خلق چین میتوانند شرکای مناسبی برای جمهوری اسلامی باشند. باعنایت به اینکه فصل مشترک این سه کشور، خصومت مستکبران غربی علیه آن کشور ها است موجب نزدیکی آن ها به یکدیگر شده است، و از طرف دیگر از آنجا که هیچ یک از این سه کشور به دنبال سلطه گری بر سایر کشور ها نیستند، بلکه تنها به دنبال منافع ملی خود میباشند، بنابراین اهداف سیاست خارجی آنها نه تنها درتقابل با یکدیگر نیست بلکه مکمل یکدیگر می باشند. لذا می توانند جبهه قدرتمندی را در مقابل زیاده خواهی های سلطه گران غربی شکل بدهند و زمینه لازم را برای شکل دادن یک نظام جدید بین الملل فراهم نمایند. پذیرش جمهوری اسلامی به عضویت دائم در اتحادیه شانگهای وعقد تفاهم نامه ای همکاری دراز مدت میان این سه کشور اماره مناسبی بر شکل گیری این نظام جدید بین الملل ضد سلطه میباشد.

 

در جمع بندی، هدف از این مقاله بازنمودن سر فصل جدیدی در مباحث مربوط به روابط خارجی جمهوری اسلامی برای اندیشمندان و نظریه پردازان دانشگاهی و حوزوی میباشد، امید است که همه علاقه مندان به این حوزه علمی در علوم سیاسی قلم به دست گرفته و نظرات خود را در گسترش تکمیل و تصحیح این مبحث جدید به رشته تحریر در آورند و این مقاله به عنوان فتح بابی در این راستا تلقی گردد.

 

دکتر منوچهر محمدی

 

بسمه تعالی

یادداشت هفته

 

یمن

 

 

ضربه کارآمد و کارایی که بر پیکر استکبار جهانی وارد آمد، آنگاه که پهباد های انصارالله یمن توانستند ضربه ای هولناک و موثر بر تاسیسات نفتی عربستان سعودی وارد کنند. تاسیساتی که در واقع شیشه اقتدار و عمر سعودی ها می باشد و این ضربه بیش از نیمی از تولید و صادارات نفت عربستان را کاهش داده است و بعید می باشد که به این زودی ها سعودی ها قادر باشند تاسیسات نفتی خود را به شرایط اولیه برگردانند و تولید 10 میلیون بشکه ای در روز را به حالت قبل برگردانند. در عین حال این ضربه که در فاصله بیش از 1200 کیلومتری مرزهای یمن وارد شد قدرت جوانان یمنی را به اثبات رساند و پاشنه آشیل سعودی ها و ضربه پذیری آن ها را نشان داد.

این پیروزی مقاومت و شکست استکبار فی الواقع کمتر از اسقاط پهباد پیچیده امریکایی ها توسط رزمندگان ایران نبود و این امر نه تنها موجب تقویت روحیه مجاهدین مقاومت گردید بلکه به شدت موجب تضعیف روحیه مستکبرین عالم گردید که به قدرت نظامی خود مغرور بودند و می توان پیش بینی کرد که ضرباتی محکم تر بر پیکره ی استکبار و عوامل آن درمنطقه همچون اسرائیل، عربستان سعودی و ... وارد خواهد آمد و خواب راحت را از چشم آنها خواهد ربود.

بـاش تــا صـبـح دولـتـت بـدمـد / کـایـن هـنـوز از نـتــایـج سـحر است

«بسمه تعالی»

کل یوم عاشورا، کل أرض کربلا

عاشورا

پیروزی انقلاب اسلامی بعد از گذشت 14 قرن از بعثت پیامبر اعظم(ص) به جرأت می توان گفت، بعثت دیگری بود که در طول بعثت اول صورت گرفت.

اگر ما این واقعیت را در یک بررسی تطبیقی پذیرا باشیم، باید قیام سیدالشهدا(ع) را نیز در شرایط امروز جستجو کرده و آن را مورد بررسی قرار دهیم. با مروری بر حوادث و تحولاتی که هم اکنون در جهان اسلام می گذرد و فجایعی که به رهبری و هدایت آمریکای جنایتکار و اذناب آن همچون عربستان و تروریست های دست پرورده آن در منطقه صورت می گیرد، در واقع روی یزید و یزیدیان و شمر، حرمله و خولی را سفید کرده اند. اگر در صحرای کربلا یک شمر، یک خولی و یک حرمله بودند، امروز در میان جنایتکاران تروریست داعش، النصره، القاعده و ... هزاران شمر و خولی و حرمله وجود دارد. اگر در صحرای کربلا یک طفل شیرخواره امام حسین(ع) رذیلانه توسط حرمله به شهادت می رسد، امروزه هزاران طفل شیرخواره زیر بمباران وحشیانه سعودی های جنایکار و بدتر از حرمله آن هم همه روزه به خاک و خون کشیده می شوند و اگر در صحرای کربلا جوان برومند امام حسین(ع) به نام علی اکبر(سلام ا... علیه) در مصاف با دشمن به شهادت می رسد، امروزه هزاران و هزاران جوان برومند در کربلاهای یمن، سوریه و عراق عرب به خاک و خون کشیده شده و به خون خود می غلطند.

تفاوتی که میان دشمنان قیام حسینی(ع) و دشمنان انقلاب اسلامی و خیزش عمومی مسلمانان در حال حاضر وجود دارد در این است که آن زمان سلاح طرفین شمشیر بود و سپر، نیزه و تیر و کمان؛ ولی متأسفانه امروز دشمنان قسم خورده اسلام که خود را حامی حقوق بشر! آزادی! و مدرنیته! می دانند به مخرب ترین سلاح های پیشرفته و غیر انسانی مجهز هستند و دوستان و یاران انقلاب با دست خالی و بدون هیچ حفاظ و سپری باید ناظر بمباران وحشیانه دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی در سراسر جهان باشند. اگر در کربلا سر رزمندگان را از تن جدا می کردند و آن هم بعد از به شهادت رساندن آنها، امروزه مظلومین عالَم اسلام را در آتش می سوزانند و سینه آنها را شکافته و قلب آنها را به دندان می کشند!

راستی که عاشورای امروز آن هم در سطح وسیع و گسترده ای نه تنها چیزی کمتر از عاشورای سال 61 هجری ندارد بلکه در بعد غیر انسانی آن، دست یزید، شمر، خولی و حرمله را از پشت بسته اند و بسیار وحشیانه تر و فجیع تر از روز عاشورا عمل می کنند و این بیانگر مصداق این عبارت است که:

«کل یوم عاشورا، کل أرض کربلا»

صفحه1 از6