بسمه تعالی
نظام آمریکا از بنیان بر نسلکشی، چپاول و سلطه گری قرار داده شده است.
أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * لاَ يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْاْ رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلاَّ أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ *
(قرآن کریم، سوره مبارکه توبه، آیات 109 و 110)
ترجمه: آیا کسی که شالوده آن (دین) را بر تقوای الهی و خشنودی او بنا کرده بهتر است، یا کسی که اساس آن را بر کنار پرتگاه سستی بنا نموده که ناگهان در آتش دوزخ فرومی ریزد؟ و خداوند گروه ستمگران را هدایت نمی کند!
مروری بر تاریخ شکلگیری ایالات متحده آمریکا که عمری بیش از دو قرن ندارد، نشان می دهد که بنیادها و ساختارهای این کشور از آغاز تا به امروز بر نسل کُشی، توسعه طلبی و تجاوز به حقوق دیگران بنا شده است. قاره جدید که توسط اروپاییان استعمارگر با هدف دسترسی به مستعمره غنی هند از طریق غرب کشف شد و سالهای سال احساس می شد که این قاره همان هندوستان است و به همین علت سرخپوستانِ قاره جدید را هندی های غربی نام نهادند و علیرغم اینکه بومیان این قاره که خود دارای تمدنی شکوفا بودند و از مهاجرین اروپایی استقبال کرده و به آنها همه نوع امکانات داده بودند، متأسفانه توسط این میهمانان ناخوانده مورد قتل و غارت قرار گرفته و موجب نابودی آنها گردیدند. در سال 1776 که به نام جنگ های استقلال طلبانه آمریکا معروف است، 13 ایالت مستعمره انگلیس تنها توسط همان مهاجرین اروپایی علیه دولت استعماری انگلیس شکل گرفت و بر سر عدم پرداخت عوارض چای رابطه حقوقی خود را از آن دولت استعمارگر قطع کردند و خود به عنوان دولت امپریالیستی جدیدی تأسیس شد ولی این دولت نوظهور جدید به 13 ایالت قناعت نکرده بلکه با جنگ و خونریزی با استعمارگران اروپایی دیگر مانند اسپانیا، هلند و ... به توسعه طلبی خود ادامه داده به طوریکه مجموعه ایالات متحده از 13 ایالت به 51 افزایش یافت. در این حین و در شرایطی که در اثر نسلکُشی و نابودی بومیان با مشکل کمبود نیروی کار برای کار در مزارع خود مواجه گردیدند، تجارت برده داری را رواج داده و میلیون ها انسان سیاه پوست آفریقایی را به عنوان برده از آفریقا به آمریکا گسیل دادند و چون بیشتر این بردگان سهم ایالت های جنوبی شده بود، جنگهای خونینی به عنوان آزادی بردگان درگرفت که هدف آن از بین بردن انحصار نیروهای کار بود. این دولت مستکبر آنگلوساکسونی، سیاست توسعه طلبی و سلطه گری خود را همچنان ادامه داده و در سال 1834 با دکترین مونوروئه تحت عنوان «آمریکا برای آمریکائیان» مدعی سلطه بر تمام قاره آمریکا گردید و با این سیاست به بهانه استعمارزدایی از آمریکای لاتین سلطه خود را بر کل قاره آمریکا تثبیت کردند. در سال 1900 سیاست توسعه طلبی دولت ایالات متحده آمریکا باز هم به قاره آمریکا محدود نگردید بلکه با دکترین «سیاست درهای باز» توسط تئودور روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا به سایر استعمارگران اروپایی نیاز خود را به گسترش نفوذ و سلطه در سایر قاره های جهان همچون آسیا و آفریقا هم اعلام کردند. در سال 1917 بعد از جنگ جهانی اول در کنفرانس ورسای، ویلسون رئیس جمهور آمریکا نظریه دولت فدرال جهانی را اعلام کرد که موجب تأسیس جامعه ملل گردید ولی با مرگ ویلسون تحقق این نظریه میسور نگردید و نهایتاً بعد از جنگ جهانی دوم مشارکت خود را در مدیریت همه جهان بر اساس نظریه «برادران بزرگتر» به بقیه قدرت های جهانی پیروز در جنگ جهانی دوم تحمیل کردند و با آزمایش اولین بمب های اتمی در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی به عنوان یکی از دو ابرقدرت در کنار اتحاد جماهیر شوروی جهان را به دو بلوک شرق و غرب میان خود تقسیم کردند و با دخالت و شرکت در جنگهای خانمان برانداز کره، ویتنام در منطقه هند و چین و همچنین انجام کودتاهای مختلف در ایران و آمریکای لاتین نفوذ و سلطه خود را گسترش دادند و این سیاست تا به امروز ادامه پیدا کرده است و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی خود را قدرت منحصر به فرد جهانی و فعال ما یشاء تلقی کرده و با خلق حوادثی دردناک مانند 11 سپتامبر همچنان به تجاوزگری خود در منطقه جنوب غرب آسیا ادامه می دهند.
پیروزی انقلاب اسلامی که موجب قطع دست آمریکا در ایران گردید و موجب خیزش ملت های تحت ستم شد و نظام سلطه به رهبری آمریکا را به طور جدی به چالش کشانده است و می رود که به عمر دولت مستکبر و سلطه گر آمریکا پایان داده و ملت های جهان را از شر آن آزاد نماید؛ انشاء ا...