ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

prof-mohammadi.ir

تمامی مجموعه ها

تمامی مجموعه ها (100)

 

باسمه تعالی

سخن هفته 

آقای دکتر ظریف اخیراً هم در مصاحبه ­ی خود در «کلاب هاوس» و هم توئیت هایی که منتشر کرده است، این سوال را مطرح نموده که «اگر برجام بد بود چرا شما آنرا دنبال می کنید؟»

متاسفانه آقای دکتر ظریف همچون گذشته و از آنجا که حافظه ­ی قوی ندارد مسائل را خلط نموده و مغلطه می نماید. ایشان فراموش کرده اند که آن زمانیکه ترامپ، رئیس جمهور آمریکا تهدید نمود که برجام را پاره می کند، مقام معظم رهبری در پاسخ مطرح کردند که «اگر شما برجام را پاره کنید، ما آنرا آتش می زنیم».

بنابراین، انتظار می رفت زمانیکه رئیس جمهور آمریکا، یک طرفه قرارداد برجام را فسخ نمود، دولت آقای «حسن روحانی» هم در تبعیت از نظر مقام معظم رهبری آنرا فسخ نماید ولی متاسفانه و از آنجا که به خانم «فدریکا موگرینی» قول داده بودید که از برجام خارج نشوید، دقیقاً در لحظه خروج آمریکا از برجام جناب آقای روحانی بلافاصله و بر خلاف نظر رهبری اعلام نمود که در برجام باقی می مانیم! و علیرغم اینکه همه مشکلات تحریمی ایران از ناحیه آمریکا بود، در کنار شگفتی، آقای روحانی اعلام کرد که یک مزاحمی کمتر! و با دولت های اروپایی ادامه خواهیم داد.

در حالیکه دولت های اروپایی بدون نظر و عزم آمریکا کاری نمی توانستند انجام دهند از طرف دیگر، در حالیکه انتظار می رفت با روی کار آمدن دموکرات ها و جو بایدن در کنار نقد بسیاری از فرمان های ترامپ، از فرمانی مبنی بر بازگشت به برجام صادر نماید ولی از آنجا که احساس می کرد می تواند از دولت آقای روحانی که هنوز بر اریکه قدرت بود زیاد خواهی نماید، بازگشت به برجام را منوط به مذاکرات با ایران نمود و آقای دکتر «عراقچی» معاون جنابعالی تا پایان دوره دولت دوازدهم، به مذاکره غیر مستقیم با آمریکا نمود و این میراثی بود که برای دولت سیزدهم برجای گذاشته شد.

دولت سیزدهم چاره ای جز ادامه مذاکره ندارد چراکه قرارداد برجام بنابر همه ضعف هایش، می بایست محترم شمرده شود ولی دولت سیزدهم، با قدرت و قاطعیت نه تنها جلوی زیادخواهی های دولت آمریکا را گرفته بلکه، شرایط جدیدی را مبنی بر اخذ تضمین از دولت آمریکا و چند نکته مطرح نمود و آمریکایی ها که با شرایط جدید روبرو شدند نتوانستند با شرایط کنار بیایند و مذاکرات فعلاً به بن بست خورده است و به نظر می رسد که با توجه به اختلافات درون آمریکا، میان کنگره و قوه مجریه، توافقی هم در آینده نزدیک صورت بگیرد.

در پایان به آقای ظریف توصیه می گردد حالا که از مسئولیت وزارت خارجه کنار رفته اند، به جای نقد سیاست های دولت جدید به عنوان یک «استاد دانشگاه»، صادقانه به نقد سیاست های دوران 8 ساله وزارت خود بپردازد. این مسئله هم برای ایشان و هم برای جمهوری اسلامی مفید تر خواهد بود.

یادداشت هفته

به دنبال شکستی که دشمنان جمهوری اسلامی اعم از قدرت های غربی و منطقه ای در جریان جنگ ترکیبی متحمل شده اند ملاحظه می گردد که نوعی اقبال از جمهوری اسلامی مشاهده می گردد. از یک طرف عربستان سعودی که موضعی خصمانه نسبت به جمهوری اسلامی از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی به خود گرفته بود و جمهوری اسلامی را رقیب و دشمنی آشتی ناپذیر برای خود در منطقه می دید به ناگهان تغییر جهت داده و با واسطه گری «جمهوری خلق چین» به جهت آشتی با جمهوری اسلامی روی آورده است که همه ناظران بین المللی را شگفت زده کرده است. از طرف دیگر، دولت آلبانی که به دلایل واهی رابطه خود را با جمهوری اسلامی قطع کرده بود و به سازمان مجاهدین خلق، مامن مناسبی داده بود به ناگهان تهاجمی پیش بینی نشده به اردوگاه آنها روی آورده و کلیه تجهیزات و امکانات ارتباطی آنها را ضبط می نماید. به چند روز نمی کشد که بار دیگر این تهاجم را تکرار می کند و در این راستا، زد و خوردی هم میان آنها و پلیس اتفاق می افتد. همچنین، دولت فرانسه از برگزاری همایش سالانه آنها که در پاریس صورت می گرفت و تعداد قابل توجهی از سیاستمداران آمریکا در آن شرکت می کردند، مانع گردیده و به دلایل امنیتی از تجمع آنها جلوگیری می کند.

دیگر آنکه، دولت جمهوری مصر هم که رابطه آن بعد از انقلاب با جمهوری اسلامی قطع شده بود، اظهار تمایل به برقراری رابطه می کند.

همه آنچه را که بر شمردیم و آثار موقعیت و پیروزی جمهوری اسلامی در صحنه روابط بین الملل می باشد تنها ناشی از ایستادگی و مقاومت این نظام در مقابل همه توطئه ها و خصومت های پی در پی دشمنان انقلاب اسلامی می باشد و اثبات می گردد که دشمن تنها زبانی را می فهمد و در مقابل آن تمکین می نماید زبان «ایستادگی، مقاومت و عدم سازش» می باشد و این درسی است که برای همه ملت های تحت ستم که آن را بیاموزند و به کار گیرند.

مدت­های مدیدی اینجانب به علت گرفتاری، نبودم ولی اینک تصمیم دارم به خواست خدا مجدداً یادداشت­ های هفتگی را آغاز کنم.

این یادداشت در شرایطی به نوشت تحریر در می ­آید که آقای «دکتر ظریف» بعد از ماه ­ها سکوت و به دنبال کناره رفتن از مقام «وزارت امور خارجه»، بارِ دیگر قلم به دست گرفته و با مطالب جنجالی خود افکار و انتقادات تحلیل گران سیاسی را به خود جلب کرده است.

ایشان ابتدا با یک توئیتی ضمن تجدید از قرارداد نمگین ترکمنچای، به «سیاست خارجی جمهوری اسلامی» ایراد وارد نموده و معتقد است که آرمان ها و آرزوهای مطلوبه با امکانات در اختیار، همخوانی نداشتند و توصیه میکند که بهتر است انقدر آرزو بکنیم که دست یافتنی باشد. به عبارت دیگر، به نوعی مروج «رئالیسم» بوده و «ایده الیسم» را محکوم می ­کند و جالب اینکه، با ذکر 75 سال اعمال این سیاست، نوعی وحدت میان «سیاست رژیم پهلوی» که تحت سلطه آمریکا و انگلیس بود با سیاست جمهوری اسلامی که مستقل، ملی و در تقابل با سلطه غربی بوده است همخوانی می­گیرد؟

ایشان به دنبال این توئیت عجیب و غریب در یک مصاحبه 7 ساعته در «کلاب هاوس»، مطالبی را مطرح می­ کند و سعی دارد به طریق مختلف، از برجام شکست­ خورده و نافرجام دفاع کند و به نوعی تناقض ­گویی می­ افتد که خودش استدلال­ ها و ادعاهای خود را نقض می­ نماید که این نیز بماند برای فرصتی دیگر تا به آن بپردازیم.

 

سیاست خارجی دولت انقلابی و تحول خواه سیزدهم

مقدمه:

بعد از گذشت چهل دو سالاز پیروزی انقلاب اسلامی که در این مدت عموماً دولت هایی بر سرکار آمدند که سیاست خارجی خود را بر پایه اصول و مبانی گرایش به غرب قرار داده بودند، برای اولین مرتبه دولتی با رای مردم برسرکار آمده است که سیاست خارجی خود را درچارچوب سیاست خارجی نظام جمهوریاسلامی و به ویژه با تکیه بر اصول و مبانی مطروحه در بند ششم بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری قرار داده است.

این دولت در تبیین سیاست خارجی خود نه تنها به ارائۀ راهبردهای خود درچارچوب موازین مندرج در قانون اساسی و رهنمود های بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی و مقام معظم رهبری اکتفأ ننموده بلکه با توجه به شرایط و اوضاع احوال جهانی و منطقه ای فعلی و در عزیمت از سیاست خارجی دولت سابق، مفاهیم و واژه هایی را به کار گرفته است که در فرهنگ و روابط بین الملل و سیاست خارجی در نوع خود جدید و ابداعی می باشد که ضرورت دارد این مفاهیم و واژه های جدید تعریف و تبیین گردد. در این مقاله، سعی خواهیم کرد این مفاهیم را برای بهره برداری در مراجع دیپلماتیک و جوامع دانشگاهی تئوریزه نماییم.

 

1-سیاست خارجی متوازن(Balanced foreign policy)

 

ریاست جمهوری دولت سیزدهم در اولین سخنرانی خود بعد از ادای سوگند اعلام نمود که «سیاست خارجی موفق سیاست خارجی متوازن خواهد بود.»

 

در تبیین سیاست خارجی متوازن به دو وجه مهم در روابط با دولت های دیگر و نهاد های بین المللی توجه شده است که اولاً در روابط خارجی کشور یا سایر دولت ها نوعی توازن بر قرار خواهد بود بدین ترتیب که هر اندازه دولت های دیگر سیاستی مبتنی بر نزدیکی و یا بعضاً دوری نسبت به جمهوری اسلامی اتخاذ نمایند، جمهوری اسلامی نیز به همان میزان و با همان وزن، روابط خود را با آن دولت ها تنظیم میکند. همانطور که مقام معظم رهبری در ملاقات با هیات دولت سیزدهم در تاریخ ششم شهریور 1400 اظهار داشتند، «نوع رابطه ما با دولتها به نوع رابطه آنها با ما بستگی دارد». به عبارت دیگر نه هیچ نوع زیاده خواهی را از سایرین تحمل کرده و میپذیرد نه خود، زیاده خواهی خواهد کرد، بلکه باید توازنی میان داده ها و دریافتی ها وجود داشته باشد و ثانیاً در روابط خارجی متوازن به ابعاد مختلف روابط توجه خواهد شد بدین ترتیب که ضرورتاً و صرفاً به یک وجه از روابط بسنده ننموده بلکه همۀ ابعاد این روابط را اعم از روابط اقتصادی، فرهنگی سیاسی و امنیتی را ملحوظ میدارد.

 

2-تعامل هوشمند(Smart Engagemen)

 

قبل از از این واژه ای که در روابط خارجی جمهوری اسلامی به ویژه در سند چشم انداز بیست ساله به کاربرده میشد واژه «تعامل سازنده» بود و هریک از دولت ها در گذشته، برداشت های خاص و متفاوتی را از این واژه داشتند و با توجه به نوع روابط خود با سایر کشور ها حدود و ثغور آن را تعیین و از آن را برداشت می کردند. به عنوان مثال دولت سابق تعامل سازنده با جهان را در محدوده گرایش به غرب به ویژه با دولت های سلطه گر آمریکا و سه کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه می دیدند، و یا اینکه دولت نهم تعامل سازنده را با رویکرد نگاه به شرق تعریف می کرد. و به همین لحاظ دولت سیزدهم واژه جدیدی را در روابط خارجی خود با کلیه بازیگران در صحنه روابط بین الملل تعریف نموده و واژه «تعامل هوشمندانه» را بجای تعامل سازنده بکار گرفته است. واژه هوشمند، (smart)ابتدا توسط ژوزف نای در عنصر قدرت بکارگرفته شده است. تعریفی که او از قدرت هوشمندانه داشت، شامل ترکیبی از قدرت سخت و قدرت نرم می شود.

 

در دولت سیزدهم منظور و مقصود از تعامل هوشمند این است که با درک و شناخت درست از اهداف و انگیزه های طرف مقابل، در تعامل با آنها روش و راهبرد خود را طوری تنظیم نماید که هوشمندانه و با کیاست و تدبیر باشد که فریب نخورد و با تامل و دور اندیشی در مراوده با آنها تصمیم گیری کند و در عقد هر نوع قرار دادی و توافقی، مصالح و منافع ملی کوتاه مدت، میان مدت و طولانی مدت خود را در نظر بگیرد واین چیزی است که مع الاسف در مذاکرات برجام در دولت سابق به علت عجله و..... رعایت نگردید و خسارات جبران ناپذیری به کشور وارد گردید.

 

3-دیپلماسی فعال نه منفعل(proactive nit reactive diplomacy)

 

در این روش، جمهوری اسلامی با توجه به اهدف فراملی وجهانی که دارد باید درصحنه روابط بین الملل دیپلماسی فعال و تاثیر گذاری داشته باشد نه اینکه به صورت غیر فعال و منفعل در صحنه روابط بین الملل حاضر باشد. در عین حال هوشیارانه مراقبت نماید تا قبل از آنکه بازیگران رقیب و بعضاً متخاصم، سیاستی را اعمال و برکشور دیکته کنند که احتمال مسیری بر خلاف مصالح و منافع جمهوری اسلامی باشد، سازوکار لازم را برای خنثی کردن نقشه های دشمنان خود فراهم نماید و به عبارتی دیگر قبل از آنکه آن ها حرکتی را شروع کنند که در جهت خلاف منافع جمهوری اسلامی باشد پیش دستی نمایند و آن را در نطفه خفه کنند.

 

4-برخورد مقتدرانه (Authoritative Approach)

 

جمهوری اسلامی با توجه به مولفه های قدت اعم از قدرت های مادی و معنوی که در اختیار دارد که در کتاب «مولفه های قدرت در جمهوری اسلامی ایران» تشریح شده است بویژه با برخورداری از عنایات الهی و قدرت معنوی در جایگاهی قرار دارد که به عنوان یک ابر قدرت منحصر به فرد میتواند به عنوان بازیگر قدرتمند در تعامل با سایر کشور ها را در صحنه بین الملل ظاهر شود. این جایگاه به دولت جمهوری اسلامی این امکان را میدهد که از موضع قدرت و نه از موضع ضعف، بویژه در برخورد با قدرت های استکباری مواجه شود و از آنها ترس و بیمی به خود راه ندهد، آنطور که در اعزام کشتی حامل بنزین به ونزوئلا و یا لبنان روی داده و تحریم معروف به سزار امریکایی ها را خنثی کرده است.

 

متاسفانه دولت یازدهم و دوازدهم از همان آغاز کار خود بسیار ضعیف و منفعل با مستکبران جهانی مواجه گردید، آنجا که وزیر خارجه وقت علناً اعلام می کند که «امریکا با فشار یک دکمه میتواند سیستم دفاعی مارا نابود کند» و یا رئیس جمهور وقت «امریکا را کدخدای جهان میدانست» و اعلام می کند که همه نیاز های ما اعم از نان، آب، محیط زیست و..... به توافق با آمریکا بستگی دارد. در حالی که برخورد مقتدرانه آنطور باید باشد که امام خمینی فرمود «امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» یا اینکه «ما آمریکا را زیر پا میگذاریم». ماجرای اسقاط پهپاد گران قیمت آمریکا توسط نیرو های مسلح جمهوری اسلامی و هچنین حمله مقتدرانه به پایگاه امریکایی عین الاسد، به اثبات رساند، که جمهوری اسلامی در جایگاهی والا و مقتدرانه قرار دارد و میتواند این اقتدار را در روابط خارجی خود به منصه ظهور برساند.

 

5-وحدت میدان و دیپلماسی(Unity of Diplomacy and the fields)

 

وزیر امور خارجه سابق در نوار صوتی خود به غلط ادعا می کند که «نوعی دوگانگی میان میدان و دیپلماسی وجود دارد» و به زعم ایشان، دیپلماسی همواره قربانی میدان شده است!! در حالی که میدان و دیپلماسی هم چون دو بال پرنده ای در سیاست خارجی هستند که بدون یکی و با تکیه بر دیگری امکان اوج گیری در صحنه روابط بین الملل و جود نخواهد داشت .در واقع میدان و دیپلماسی مکمل یکدیگر هستند. بویژه میدان میتواند، اهرم های لازم را برای کادر دیپلماتیک فراهم کند که در پیش برد و تحقق اهداف سیاست خارجی هم چون شمشسیر داموکلس مورد استفاده قرار گیرد.

 

میدان و دیپلماسی لازم و ملزوم یک دیگر هستند و همراهی و هم آهنگی میان دیپلماسی و میدان است که میتواند توطئه های دشمن را خنثی نماید. همانطور که در حوادث اخیر در قفقاز جنوبی مشاهده گردید که مانور نظامی خیبر در نزدیکی مرز های شمالی ایران به دیپلمات های ما قدرتی بخشید که بتوانند در روابط دیپلماتیک خود با بازیگران صحنه قفقاز جنوبی اهداف اصولی ومنطقی خود را پیش ببرند. البته باید توجه داشت که منظور از میدان تنها ساز کار نظامی نیست، بلکه عوامل اقتصادی، فرهنگی و امنیتی را هم در برمیگیرد.

 

6-مذاکره برای کسب نتیجه نه مذاکره برای مذاکره

 

دردولت قبلی متاسفانه مذاکراتی با بعضی از دولت ها صورت گرفت، بدون آنکه اهداف مشخص و حصول نتایج معین در راستای تحقق منافع ملی، در نظر گرفته شده باشد. و انتظار میرفت با چانه زنی و حتی التماس و درخواست بتوانند حداقلی از خواسته های خود را تاَمین کنند، که نه تنها نتیجه ای حاصل نگردید بلکه توافقی بنام برجام صورت گرفت که هنوز مرکب این توافق خشک نشده بود که طرف های مقابل حاضر در مذاکره آنرا نقض نموده و تلاشهای هشت ساله به بطالت و خسارت سپری شد، بدون آنکه هیچ عایدی نصیب جمهوری اسلامی شود وصنعت هسته ای کشور هم به تعطیلی کشانده شد.

 

در هر مذاکره ای با بازیگران پرمدعا، اساس را باید بر بی اعتمادی نسبت به آن ها قرار داد و دستور چنین مذاکراتی و خواسته های جمهوری اسلامی به صورت شفاف مطرح گردد و از انجام مذاکرات طولانی خسته کننده و بی نتیجه احتراز گردد و در صورت توافق تضمین های لازم برای اجرای آن اخذ گردد.

 

7- برخورد طلب کارانه نه بدهکارانه با دولتهای سلطه گر غربی

 

در طول تاریخ یک قرن گذشته مظالم زیادی از ناحیه دولت های استکباری و سلطه گر غربی نسبت به ملت ایران صورت گرفته است که در این رابطه، سیاست امپریالیستی انگلیس و امریکا در قبل از انقلاب در تاریخ ثبت شده است و بعد از انقلاب هم این دو دولت باهمراهی آلمان و فرانسه از هیچ توطئه ای علیه جمهوری اسلامی دریغ ننمودند. مخصوصاً در دوران جنگ تحمیلی از هرچه در توشه و توان داشتند در کمک به صدام برای سقوط جمهوری اسلامی کوتاهی نکردند. و جالب اینکه علیرغم بدهکاری هایشان که به جمهوری اسلامی دارند، امروزه همچنان خود را طلبکار دانسته و از موضع بالا برخورد می کنند، در حالیکه باید تاوان مظالم خود را بدهند.

 

جمهوری اسلامی باید به این دولت های غربی تفهیم کند که نه تنها طلب کار نیستند، بلکه بدهی های زیادی به ملت ایران دارند و تازمانی که موضع خود را اصلاح نکنند، توقع برقراری رابطه ای معقول و منصفانه با جمهوری اسلامی ایران نداشته باشند و این سیاستی است که در دولت سیزدهم در پیش گرفته شده است.

 

8-سیاست نگاه به شرق

 

باتوجه به سیاست های خصمانه ای که جهان غرب به رهبری امریکا، نسبت به جمهوری اسلامی روا دانسته اند و تحریم های به زعم خود، شکننده علیه جمهوری اسلامی وضع کرده اند اند طبیعتاً قدرت های اقتصادی و سیاسی در آسیا همچون جمهوری فدراتیو روسیه و جمهوری خلق چین میتوانند شرکای مناسبی برای جمهوری اسلامی باشند. باعنایت به اینکه فصل مشترک این سه کشور، خصومت مستکبران غربی علیه آن کشور ها است موجب نزدیکی آن ها به یکدیگر شده است، و از طرف دیگر از آنجا که هیچ یک از این سه کشور به دنبال سلطه گری بر سایر کشور ها نیستند، بلکه تنها به دنبال منافع ملی خود میباشند، بنابراین اهداف سیاست خارجی آنها نه تنها درتقابل با یکدیگر نیست بلکه مکمل یکدیگر می باشند. لذا می توانند جبهه قدرتمندی را در مقابل زیاده خواهی های سلطه گران غربی شکل بدهند و زمینه لازم را برای شکل دادن یک نظام جدید بین الملل فراهم نمایند. پذیرش جمهوری اسلامی به عضویت دائم در اتحادیه شانگهای وعقد تفاهم نامه ای همکاری دراز مدت میان این سه کشور اماره مناسبی بر شکل گیری این نظام جدید بین الملل ضد سلطه میباشد.

 

در جمع بندی، هدف از این مقاله بازنمودن سر فصل جدیدی در مباحث مربوط به روابط خارجی جمهوری اسلامی برای اندیشمندان و نظریه پردازان دانشگاهی و حوزوی میباشد، امید است که همه علاقه مندان به این حوزه علمی در علوم سیاسی قلم به دست گرفته و نظرات خود را در گسترش تکمیل و تصحیح این مبحث جدید به رشته تحریر در آورند و این مقاله به عنوان فتح بابی در این راستا تلقی گردد.

 

دکتر منوچهر محمدی

 

به نام خدا

راهبرد سیاست خارجی دولت انقلابی و تحول خواه سیزدهم

چکیده

سطح جهانی

1- با توجه به تحولات عظیم و بنیادین در سطح سیاست جهانی که درحال شکل گرفتن می باشد سیاست خارجی جمهوری اسلامی با توجه به این تحولات تنظیم می گردد.

2- نظام سلطه گرانه ی بین الملل غرب محور با توجه به افول وضعف بازیگران اصلی آن (آمریکا، انگلیس، آلمان فرانسه) در حال فروپاشی است و درمقابل این بازیگران جمهوری اسلامی سیاستی از موضع قدرت، تهاجمی وطلبکارانه اتخاذ می نماید.

3- متقابلا نظام جدیدی تحت عنوان نظام بین الملل آسیائی متشکل از سه بازیگر قدرتمند (روسیه، چین و ایران) در حال برآمدن است و جمهوری اسلامی با توجه به اهداف جهانی خود می تواند و باید در تحکیم این نظام جدید نقش محوری و فعالانه ای بر عهده بگیرد.

4- به منظور خنثی سازی حربه ی تحریم دولت های سلطه گرغربی جبهه ای بنام جبهه ضد تحریم مرکب از همه دولت های آسیب دیده از تحریم  غرب شکل داده و با همکاری یکدیگر به مقابله با این حربه تحریم برخیزند.

سطح منطقه ای

1- جهان اسلام: باتوجه به عضویت پنجاه و هفت کشور و جمعیتی معادل دومیلیارد نفر میدان مناسبی برای بازیگری جمهوری اسلامی فراهم می باشد و با توجه به اهداف عالیه نظام جمهوری اسلامی در ایجاد وحدت میان مسلمانان و اسقرار تمدن نوین اسلامی و توسعه جبهه مقاومت از طریق دیپلماسی رسمی، دیپلماسی فرهنگی و حتی دیپلماسی اقتصادی به توسعه روابط خود با این کشور ها در جهان اسلام همت خواهد گماشت.

2- در منطقه ی جنوب غرب آسیا (خاورمیانه) با توجه به موقعیت فوق العاده استثنائی از نظر ژئوپلتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک و جایگاه محوری و مرکزی ایران سیاستی فعالانه بر مبنای تنش زدایی میان کشورها درمنطقه و اخراج نیروهای سلطه گر خارجی اتخاذ می گردد و با نیروی سرافراز قدس درتقویت جبهه مقاومت همکاری و هم افزایی خواهد نمود.

3- در رابطه با همسایگان کشورکه متشکل از پانزده کشور می باشند رابطه ای برادارنه و دوستانه و در جهت تامین نیازهای یکدیگر و با استفاده از امکانات ترانزیتی کشور برقرار و توسعه و تحکیم خواهد نمود.

سطح ملی

1- جمهوری اسلامی به عنوان یک ابرقدرت منحصر به فرد سیاست انفعالی و ذلیلانه دولت های یازدهم و دوازدهم را تبدیل به سیاستی پویا، عزت مندانه و از موضع قدرت تبدیل نموده و با استفاده از اهرم های اقتدار ملی، دیپلماسی فعالانه ای را بر پایه اصول عزت، حکمت و مصلحت در پیش خواهد گرفت.

2- با توجه به اینکه انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی است و صدور انقلاب هم جزء لاینفک سیاست های جمهوری اسلامی می باشد دیپلماسی فرهنگی را با همکاری سایرنهاد های ذیربط در کشور توسعه داده و در راستای ایجاد تمدن نوین اسلام گام بر می دارد.

3- با توجه به اصول و در اجرای سیاست های اقتصادی مقاومتی و سیاست اقتصادی درون زا و برونگرا  سیاست خارجی کشور بویژه درحوزه دیپلماسی اقتصادی برهمین پایه شکل داده و روابط بازرگانی و اقتصادی با سایر کشور ها توسعه و تحکیم خواهد بخشید.

4- سیاست مالی و پولی کشور در روابط با سایر کشور بر پایه حذف دلار از روابط مالی بین الملل و استفاده از پول رایج ملی و پا یا پای تنظیم می گردد.

5- به موازات تحولات صدرالاشعار کادر دیپلماتیک وزارت امورخارجه و ساختار آن تحولات لازم یافته و بر این پایه تغییرات ساختاری، پرسنلی و روشی در این وزارت صورت خواهد گرفت

مقدمه

با توجه به سیاست انفعالی، واداده و ذلیلانه دولت های یازدهم و دوازدهم که با سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی که هم در قانون اساسی و هم در رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری تبلور یافته است، فاصله عمیقی داشته و خسارات جبران ناپذیری هم مخصوصا در جریان تعاملات هسته ای بر کشور وارد آورده است، ضرورت دارد که سیاست خارجی دولت انقلابی و تحول خواه سیزدهم همگام و در راستای سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته و در چارچوب اهداف و سیاست های کلی مقام عظمای ولایت مطروحه در منشور گام دوم و در عین حال با توجه به تحولات عظیم و سرنوشت سازی که در اوضاع و احوال جهانی، منطقه ای و ملی صورت گرفته است تنظیم و عزت جمهوری اسلامی را در صحنه ی جهانی و روابط بین الملل به آن بازگرداند.

1. شرایط و اوضاع و احوال جهانی

1-1. جهان سیاست و محورهای قدرت به صورتی شگفت در حال تغییر و دگرگونی است. نظام بین الملل غرب محور با قیمانده از دوران جنگ سرد که سلطه ی کامل بر جهان سیاست داشت نه تنها شکننده و تضعیف گردیده بلکه به اعتراف تحلیل گران و اندیشمندان غربی در حال فروپاشی است.

1-2. رهبری و هدایت این نظام غرب محور را ایالات متحده آمریکا بر عهده داشته است که به مدت بیش از نیم قرن در جهان جولان می داد و به هر طریقی که مایل بود با جنگ و خونریزی و اشغال نظامی یا کودتا سلطه خود را بر بخش مهمی از جهان اعمال می کرد. در حالی که امروزه بویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و آن هم به خاطر ضعف های ساختاری در ابعاد، اقتصادی، نظامی، سیاسی و فرهنگی و اخیرا دربرخورد با پدیده ی فراگیر کرونا به عجز و ناتوانی افتاده و به پایان راه خود رسیده و بزودی دچار سرنوشتی خواهد شد که به مراتب بدتر از سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی خواهد شد.

1-3. دولت های غربی استعمارگر دیگر همچون انگلیس، فرانسه و آلمان که هم راستا و به پشتوانه آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم که در حلقه و جزئی از نظام بین الملل غرب محور بوده اند و سیاست خود را به سرنوشت ابرقدرت غربی یعنی آمریکا گره زده بودند به موازات افول آمریکا آن ها هم دیگر قدرت و توان سلطه گری خود را از دست خواهند داد و در نتیجه و از آن جا که بازیگران اصلی نظام بین الملل غرب محور همین دولت های چهارگانه را تشکیل می دادند و با توجه به افول اجتناب ناپذیر آمریکا و ضعف های ساختار این چهار دولت، نظام بین الملل غرب محور به پایان راه خود رسیده و دیگر قدرتی برای سلطه گری و نفوذ در سیاست جهانی نخواهند داشت.

1-4. به موازات افول نظام بین الملل غرب محور و قدرت گرفتن قدرت های بزرگ آسیائی همچون جمهوری فدراتیو روسیه، جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران نظام جدیدی تحت عنوان نظام بین الملل آسیائی بر آمده است که شاکله ی این نظام بین الملل آسیائی را این مثلث قدرت مند تشکیل می دهد و با توجه به نگرانی دولت های غربی و تلاش آن ها به ویژه آمریکا و تلاش در جهت جلوگیری از اقتدار روز افزون این سه بازیگر جدید و پیوندهای آن ها برای مقابله با فشار دولت های سلطه گر غربی، مستحکم تر نموده و آن ها را به یکدیگر نزدیکتر کرده است.

1-5. با توجه به شرایط بالا راهبرد سیاست خارجی دولت انقلابی و تحول خواه سیزدهم بر این پایه استوار خواهد بود که؛

1-5-1. به عکس سیاست انفعالی و دیپلماسی التماسی دولت روحانی در قبال بازیگران اصلی نظام بین الملل غرب محور، سیاستی تهاجمی و طلب کارانه و از موضع قدرت را اتخاذ می نماید.

1-5-2. در تقابل با فشار کشورهای غربی بویژه درمسئله تحریم های اقتصادی و مقابله با این سیاست دولت های غربی جبهه ضد تحریم مرکب از دولت هائی که تحت فشار تحریم ها قرار دارند تشکیل داده، به یاری یک دیگر حربه کهنه و پوسیده در دست دولت های غربی را ناکارآمد نمایند.

1-5-3. جمهوری اسلامی در تحکیم پیوندهای خود با دو بازیگر اصلی نظام بین الملل آسیائی جدید از طریق عقد پیمان های سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی خواهد کوشید تا موجبات اقتدار و تثبیت جایگاه جهانی نظام بین الملل آسیائی را فراهم نمایند و به عنوان بازیگر قدرت مند در ارتقاء نقش بی بدیل خود در تقابل با استکبار جهانی و حمایت از ملت های مستضعف جهان ، اهداف مدون در قانون اساسی راتحقق می بخشد.

1-6. با توجه به این که هیچ یک از بازیگران نظام بین الملل آسیائی همانند نظام بین الملل غرب محور به دنبال سلطه گری بر سایر ملت ها نیستند بلکه منافع خود را در تعامل، تعاون و رابطه دوستانه با سایر دولت ها تعریف کرده اند. فرمول بندی و تدوین قواعد جدیدی در منشور سازمان ملل متحد ضرورت می یابد یا این که برای روابط بین الملل، منشور جدیدی را تدوین نمایند و جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر احکام حیات بخش مکتب اسلام در تدوین این منشور نقش پیشرو و اصلی را بر عهده می گیرد.

1-7. جمهوری اسلامی ایران درعین حال رابطه خود را نه تنها در حوزه دیپلماتیک و رسمی با عموم کشورهای جهان بالاخص با دولت های جهان سوم در آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا توسعه بخشیده بلکه از طریق دیپلماسی عمومی با ملت های جهان بویژه در بعد فرهنگی، بصیرت افزایی و آگاهی بخش، توسعه می بخشد.

1-8. با توجه به شرایط موجود در غرب بویژه تضعیف موقعیت جهانی آمریکا و غرب که موجب گسست در سلطه و نفوذ بر کشورهای ضعیف می گردد فرصت و موقعیت طلایی برای جمهوری اسلامی فراهم گردیده تا به مدد این کشورها و نهادهای مرتبط با آنها شتافته و سعی نماید که استقلال و حاکمیت ملی آنها را تقویت و تجربیات خود را در مقابله با مستکبرین به دولتمردان و نخبگان این کشورها منتقل نماید.

1-9. دولتهایی که در سازمان کشورهای غیر متعهد (نم) جمع شده اند اگر چه توانسته اند از الحاق به نهادهای نظامی وابسته به استکبار خود را آزاد کنند در عین حال نتوانسته اند از قید سلطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی این قدرت ها خود را آزاد نمایند. جمهوری اسلامی که در اثر پیروزی انقلاب اسلامی در واقع اولین و تنها کشوری است که توانسته خود را از یوغ سلطه غرب آزاد کند می تواند بعنوان پیشقراول در سیاست ضد استکباری به این سازمان و اعضاء آن جهت داده و به آنها جرأت و شهامت بخشدتا با قدرت در مقابل مستکبران جهانی ایستاده و خود را از سلطه آن ها آزاد نموده و به جبهه ضد استکباری مقاومت ملحق گردند تا در مقابل توطئه های گوناگون غرب بایستند.

چنین شرایطی در سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی هم وجود دارد و جمهوری اسلامی می تواند بر فصل مشترک اسلام و قرآن آنها را در جهت وحدت اسلامی به معنای واقعی و خروج از سلطه استکبار کمک نماید.

1-10. شورای امنیت که تنها نهادی است که قدرت های بزرگ ۵ گانه با داشتن حق وتو بر آن مسلط می باشند در اثر زیاده خواهی های قدرت های غربی شرایط تضاد و مقابله را با روسیه و چین فراهم کرده اند . در نتیجه می توان آن را به نهادی ناکارآمد تبدیل نمود. در عین حال جمهوری اسلامی می تواند با تقویت جایگاه مجمع عمومی این سازمان، اهداف ضد استکباری خود را پیش برده و ترویج نماید.

2. سیاست منطقه ای دولت انقلابی و تحول خواه سیزدهم

منطقه جغرافیایی که جمهوری اسلامی در آن قرار دارد در گذشته و بر اساس سیاست استعمارگرانه اروپائی ها به عنوان خاورمیانه شناخته می شد و به برکت انقلاب اسلامی و گستره نفوذ فرهنگی جمهوری اسلامی به منطقه گسترده تری توسعه یافته در سه سطح «جهان اسلام»،«جنوب غرب آسیا», و «همسایگان جمهوری اسلامی» تقسیم می گردد که برای هر کدام سیاست خاصی اتخاذ می گردد.

2-1. جهان اسلام

از نظر جغرافیائی، جهان اسلام از مالزی و اندونزی در شرق آسیا تا موریتانی در غرب آفریقا و از شمال تا شبه جزیره بالکان و از جنوب تا بخش مهمی از جنوب صحرا در آفریقا و با جمعیتی معادل 2 میلیارد مسلمان (یک چهارم جمعیت دنیا) تشکیل گردیده است و باتوجه به پیوندهای محکم دینی و قرآنی این مردم ودولت های اسلامی، با جمهوری اسلامی حوزه بازیگری قدرتمندانه ای برای جمهوری اسلامی فراهم است و با توجه به سیاست مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی مبنی، بر وحدت جهان اسلام بدون توجه به اختلافات قومی و مذهبی و یا سیاسی، سیاست تقریب مذاهب را در پیش گرفته و پیوند های خود را هم با دولت های اسلامی وهم با ملت های جهان اسلام با همکاری نهادهای مرتبط دیگر از جمله مجمع جهانی تقریب مذاهب و سازمان فرهنگ و ارتباط اسلامی فعالانه به پیش ببرد ونمایندگی های جمهوری اسلامی ایران،در این کشورها در اجرای همین اهداف تجهیز و تقویت می گردد.

2-2. منطقه جنوب غرب آسیا

این منطقه که نه تنها از لحاظ ژئواستراتژیک و ژئوپلتیک بلکه مهمتر از آن از لحاظ ژئواکونومیک مهمترین و حساس ترین منطقه از مناطق جغرافیایی جهان می باشد و در واقع بنام «هارتلند جهان» معروف است و جمهوری اسلامی در مرکزیت آن قرار دارد و بیشتر درگیری ها و منازعات نیم قرن اخیر در این منطقه حساس اتفاق افتاده و توجه همه قدرت های جهانی به آن جلب گردیده است و به ویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که بنای سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر تقابل با سلطه گران جهانی قرار گرفته است، شاهد جنگ های متعددی در آن، چه به صورت مستقیم و چه به صورت نیابتی بوده ایم که یک طرف آن آمریکا و متحدانش در اروپا و بعضی دولت های عربی تحت سلطه غرب بوده اند و یک طرف آن جمهوری اسلامی و نیروهای مقاومت در منطقه می باشند.

در مجموع با توجه به شکست و ناکامی آمریکا و دنیای غرب در این منطقه، از درون خاکستر این جنگ ها، قدرت های مردمی منطقه ای تحت نام جبهه مقاومت سر بلند کرده اند و می روند که به عنوان پیشقراول در وحدت جهان اسلام قدرت تاریخی آن را باز یابند.

در این منطقه علاوه برسیاست تنش زدایی با دولت های منطقه، راهبرد جمهوری اسلامی بر دو اصل پی ریزی می گردد. اصل اول: تقویت و توسعه جبهه مقاومت با همکاری و هم افزایی با نیروی قدس متشکل از نیروهای مردمی، در تقابل با نفوذ سلطه گران غربی و همچنین درتقابل با رژیم صهیونیستیِ اشغالگر فلسطین. اصل دوم: اخراج سلطه گران و کاهش نفوذ بیگانگان سلطه گر از این منطقه، واتخاذ سیاست برادرانه و تعامل گرایانه با بیشتر دولت های این کشورها.

2-3. کشورهای همسایه جمهوری اسلامی

با توجه به این که جمهوری اسلامی هم از لحاظ ژئواستراتژیک، ژئوپلتیک و ژئواکونومیک در جایگاه ویژه ای قرار دارد و در همسایگی آن 15 کشور و جمعیتی معادل 600 میلیون نفر تشکیل می گردد و اغلب این کشور ها از نظر موقعیت ایران دردسترسی به آب های آزاد به راه های ترانزیت جمهوری اسلامی نیازمند می باشند، روابط با این همسایگان نه تنها بر اساس حُسن همجواری خواهد بود، بلکه گسترش و توسعه این روابط در ابعاد مختلف از مهم ترین راهبردهای جمهوری اسلامی می باشد و تلاش می گردد که حداکثر بهره برداری در توسعه روابط و تامین نیازهای یک دیگر انجام گیرد و با حل مشکلات آن ها جلوی نفوذ قدرت های بیگانه را بگیرد.

3- سطح ملی

ایران اسلامی که توانست به برکت انقلاب اسلامی مجددا با بازگشت به اسلام و با تكيه بر عنایات الهی نظام قدرتمند جمهوری اسلامی را تحت زعامت ولایت فقیه تأسیس نموده و علیرغم همه توطئه های گوناگون اعم از جنگ های سخت دهه اول انقلاب و جنگ نرم بیست ساله که منتهی به فتنه ۸۸ گردید و همچنین توطئه نفوذ در ساختار کشور، با حضور شایسته و به هنگام امت حزب الله در صحنه و رهبری های هوشمندانه و قدرت مندانه امام بزرگوار و جانشین شایسته ایشان، همه این توطئه ها خنثی گردیده و پیروزی های عظیم فرامرزی حاصل نموده است به طوری که امروز جمهوری اسلامی به اعتراف دوست و دشمن و همه تحلیل گران جهانی به عنوان یک قدرت مستقل و برتر جهانی به رسمیت شناخته شده است. این نظام توانسته است قطب جدیدی را شکل داده که با تأییدات خداوند متعال در شرایطی است که می تواند رهبری ملت های مستضعف جهان را بر عهده گرفته و آنچنان نفوذ فرهنگی و شایسته ای را در اقصی نقاط جهان پیدا کند که نه تنها حرف اول را در منطقه بزند، بلکه قدرت های دیگر جهانی همچون روسیه فدراتیو و جمهوری خلق چین برای حضور در منطقه، به تایید و همراهی جمهوری اسلامی نیازمند شده است و قدرت های غربی نیز از این توسعه نفوذ و قدرت دفاعی و بازدارندگی کشور، دچار وحشت و ترس گردیده اند.

اگر چه دولت یازدهم با سیاست منفعلانه و ذلیلانه خود و عقد قراردادهای خسارت بار همچون برجام، FATFو IPCو ... سعی کرد در این کشور انقلابی، باز گشت غرب را تسهیل نماید، با این وجود، نتوانست تأثیری در افزایش اقتدار نظامی، سیاسی و فرهنگی کشور بر جای گذارد. با توجه به شرایط مساعد جهانی، منطقه ای و ملی که مذکور افتاد، راهبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی درسطح ملی متناسب با شرایط موجود تبیین و ارائه می گردد:

3-1. جمهوری اسلامی باید در رابطه و تعامل با سایر کشور ها و ملت ها نه از موضع ضعف و انفعال بلکه از موضع قدرت و به عنوان دولت و نظامی مقتدر و با ثبات در ابعاد نظامی، سیاسی و فرهنگی در صحنه بین الملل ظاهر گردیده به طوری که با توجه به توانمندی های بالقوه و بالفعلی که دارد نه تنها نیازمند و محتاج دیگران نباشد، بلکه آماده کمک به سایرجوامع و ملت ها هم باشد.

3-2. بنا بر آیه شریفه «أشداء على الکفار رحماء بينهم» در مقابل مستکبرین عالم که عموما در جهان غرب حضور دارند و به ویژه با ضعف های بنیادینی که چند سالی است دچار شده اند، ولی همچنان متكبرانه مدعی رهبری جهان هستند، از موضع قدرت برخورد نموده. و به قول مقام معظم رهبری سیاستی هجومی را در پیش گرفته وبه عبارتی دیگر نه از جایگاه «متهم» بلکه از جایگاه «مدعی» در رابطه با موضوعات مورد مناقشه همچون حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و سلاح های کشتار جمعی و ... برخورد خواهد نمود. بدون تردید این سیاست «تهاجمی و طلبکارانه» نهایتا آنها را از جایگاه رهبری و داوری خودساخته پایین آورده و خواهند پذیرفت که با جمهوری اسلامی نه از موضع «نخوت»، بلکه از موضع «ضعف و نیاز» برخورد نمایند.

3-3- از تحریم های ایجاد شده و تحریم هایی که در آینده نیز اعمال خواهد شد، نه تنها هراسی به خود راه نداده بلکه آنها را تبدیل به فرصت نموده و از آنها استقبال گردد و با توانمندی هایی که در کشور موجود است کلیه بندهای وابستگی با غرب را قطع نمود و این کاری است شدنی که هم موجب تولید کار برای جوانان نخبه ما در کشور خواهد شد و هم بر اقتدار ملی خواهد افزود.

3-4. جمهوری اسلامی باید تلاش کند در همه کشور ها و جوامع دیگر حضور داشته و با دولت ها و ملت ها ارتباط و تماس دائم برقرار نماید مگر دولت هایی که مورد شناسایی نیستند و یا با جمهوری اسلامی خصومت بی پایان دارند. حضور و ارتباط ما در سایر کشورها موجب می گردد تا پیام اسلام و انقلاب اسلامی بهتر به اطلاع مردم آن سامان برسد.

3-5. دیپلماسی عمومی که در واقع کانال مهمی برای صدور انقلاب اسلامی می باشد باید به طرق مختلف توسعه یافته و فعال گردد. این امر ضرورتا نه از طریق دیپلمات های وزارت امور خارجه بلکه با بهره برداری از نهادهای مردمی همچون دانشگاهیان، پزشکان، فرهنگیان و حتی نهادهای علاقه مند به جمهوری اسلامی در سایر کشور ها به ویژه استفاده بهینه از فضای مجازی می تواند تحقق یابد.

3-6. با توجه به بیداری بسیاری از ملل مستضعف و دولت های برخاسته از این ملت ها در تقابل با استکبار جهانی، جبهه مقاومت باید از منطقه فراتر رفته و حتی دولت های مردمی و انقلابی سایر کشور ها را همچون کشورهای انقلابی در امریکای لاتین، افریقا و آسیا را در بر بگیرد و رسما به عنوان جبهه جهانی مقاومت متشکل از دولت ها و نهادهای ضد استکباری اعلام موجودیت کند.

3-7. با توجه به سیاست های اقتصاد مقاومتی بویژه توسعه اقتصادی که متکی بر سیاست درون زا و برون گرا می باشد. دیپلماسی اقتصادی فعالانه ای در اجرای این سیاست شکل داده و رابطه اقتصادی و تجاری با سایر دولت ها تنظیم خواهد گردید و نمایندگی های جمهوری اسلامی در خارج بویژه از نظر رایزنی های بازرگانی و اقتصادی تجهیز می گردد.

3-8. سیاست خارجی دولت سیزدهم باید فعالانه و با رویکردی جدید به جانب شرق روی آورده و انسجام و همگرایی که هم اکنون در آسیا در قالب پیمان شانگهای و در جهان بنام بریکس (اقتصادهای نوظهور) به وجود آمده وارد شود و یک نظام جدیدی از لحاظ مالی و بانکی و ارز معتبر جهانی تعریف نموده تا سیطره دلار و نظام های مالی و بانکی غرب را به چالش کشانده و نظام جدید مالی به دنیا معرفی نمود.

3-9. با توجه به افول وضعف دولت های سلطه گر غربی، موقعیت مناسبی فراهم گردیده است تا با دولت های کوچکتر اروپایی هم چون یونان، هلند، اسپانیا و ... رابطه دو جانبه و مستقلی برقرار نمود به طوری که بتوان از امکانات و نیازمندی های آنها یک رابطه پایاپای تجاری فارغ از نفوذ دولت های سلطه گر ایجاد نمود.

3-10.با توجه به شکست و ناکامی قابل پیش بینی دولت یازدهم و دوازدهم در سیاست هسته ای آن و مذاکرات منجر به امضاء برجام نافرجام و عدم رعایت خطوط قرمز ترسیم شده از سوی مقام معظم رهبری و خروج دولت آمریکا از برجام، فرصت و موقعیتی مناسب برای جمهوری اسلامی فراهم گردید تا خود را از قید تعهدات یکجانبه در همان برجام آزاد نموده و به توسعه و ارتقاء صنعت هسته ای صلح آمیز خود ادامه دهد. مصوبه قانونی مجلس شورای اسلامی و سیاست روشن و شفاف مقام معظم رهبری مبنی بر ارائه پیش شرط لغو کلیه تحریم ها توسط آمریکا و راستی آزمایی، راه را بر آمریکا و دولت های عضو برجام بسته و همین سیاست توسط دولت جدید انقلابی و تحول خواه دنبال خواهد شد.

4- تحول ساختاری و پرسنلی در وزارت امورخارجه

به موازات تغییر در راهبردها و جهت گیری جدید در سیاست خارجی جمهوری اسلامی به سمت یک تحول انقلابی، در ساختار و نیروی انسانی موجود در دستگاه دیپلماسی نیز تغییرات و تحولات اساسی صورت می گیرد.

4-1- تغییرات ساختاری

بخش آموزش و پژوهش وزارت امور خارجه از ساختار اداری وزارت تفکیک گردیده و همانند سایر کشورها در نهادی علمی و تحقیقاتی که سرویس دهنده به وزارت باشد متمرکز می گردد. خوشبختانه سازو کار چنین نهادی تحت عنوان «دانشگاه علوم دیپلماتیک» از تصویب شورای عالی گسترش وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری گذشته و آن را احياء و اجرایی نموده و کلیه نهادهای آموزشی و پژوهشی وزارت در آن متمرکزمی گردد.

4-1-1. معاونت های موجود در وزارت که عموما به صورت منطقه ای و جغرافیایی تقسیم و تفکیک شده است از تقسیم جغرافیایی و جزیره ای خارج کرده و به صورت تخصصی تبدیل می شوند. معاونت های جدیدی که پیشنهاد می گردد، تحت عنوان معاونت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و دیپلماسی عمومی، حقوقی، کنسولی و امور مجلس و اجرایی یا اداری و مالی می باشد. درعین حال مأموریت مدیران کل در هر معاونت با تقسیم بندی حوزه های جغرافیایی مشخص گردند.

4-1-2. باید تلاش نمود که سفارت خانه های جمهوری اسلامی در عموم کشورها فعال ترشده و حتی با حضور یک نفر فعال باشد و جمهوری اسلامی را نمایندگی کنند. و سفرای اعزامی بر اساس باورهای دینی، انقلابی و سیاسی هم آهنگ با انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی انتخاب گردند.

4-1-3. تشکیل شورای راهبردی سیاست خارجی: به منظور بررسی مستمر تحولات سیاسی- اجتماعی و نظامی جهان و تأثیرات آن بر راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی، یک شورای مشورتی تحت عنوان شورای راهبردی سیاست خارجی متشکل از مسؤلین رده بالا در وزارت امور خارجه و صاحب نظران و اندیشمندان در دانشگاه ها و مراکز علمی ایجاد و گزارشات آن برای مقامات ارشد جمهوری اسلامی ارسال گردد.

4-2- پرسنلی

4-2-1. متأسفانه بدنه پرسنلی وزارت امور خارجه در حال حاضر بدنه ای سست، کم انگیزه و محتاط می باشد که در طول این ۳۸ سال بعد از انقلاب اسلامی حالتی بوروکراتیک و اداری بخود گرفته است که باید تلاش نمود تا روحیه انقلابی و جهادی در آنها دمیده و اساس تکلیف مداری و وظیفه انقلابی، عبادی و الهی را در همه سطوح آن تقویت نمود.

4-2-2. باید اصل شایسته سالاری و به ویژه بر پایه تعهد و تخصص را اساس رشد و پیشرفت کارکنان وزارت قرار داده و این اصل جایگزین باند بازی و توصیه گرایی گردد و این مهم ملاک قبول مسؤليت ها و اعزام به مأموریت های خارج از کشور باشد.

4-2-3. در راستای اجرایی نمودن سیاست های نظام در حوزه اقتصاد مقاومتی باید نه تنها از بریز و بپاش های موجود در وزارت خود داری نمود بلکه نوعی همسان سازی میان ضوابط مالی با سایر وزارت خانه های کشور ایجاد نمود و حتی الامکان از مصرف ارزهای خارجی به ویژه دلار در پرداخت حقوق و مزایا و فوق العاده های مأموریت احتراز نمود.

4-2-4. قانون تشکیل وزارت امور خارجه باید مورد بازنگری قرار گرفته و از موادی که می توانست تحت عنوان ضوابط و آیین نامه ها با مصوبه هیأت وزیران بیاید از آن حذف نمود بطوری که دست و پای دولت را در تغییر و اصلاح و روزآمد کردن آن ضوابط و مقررات بسته نباشد.

4-2-5. سفارت خانه ها برای حراست و رفاه و حفظ امنیت و باورهای کارکنان و خانواده های اعزامی به خارج از کشور از خطرات و آسیب های موجود در هر سفارت خانه ای تا آنجا که مقدور است مجتمع مسکونی و رفاهی و آموزشی برای فرزندان کارکنان حتى الامكان نزدیک به سفارت تهیه و به صورت خانه های سازمانی در اختیار کارکنان و دیپلمات های آن سفارت قرار گیرد تا از آثار بد آموزی فرهنگی ، اخلاقی و امنیتی در دوره مأموریت مصون و محفوظ بمانند.

4-2-6. به منظور دمیدن روحیه انقلابی و جهادی در کارکنان و دیپلمات های وزارت ضرورت دارد که نه تنها دوره های باز آموزی و آموزشی برای آنها برقرار گردد بلکه فضاهای موجود در نهادهای مرتبط با وزارت امور خارجه از حالت اداری خشک در آمده و جوی انقلابی و جهادی را بر آن حاکم نمود.

4-2-7. با سازمان های فعال در حوزه روابط بین الملل همچون سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، اهل البيت، تقریب مذاهب و ... هماهنگی های لازم را به عمل آورده و آنها را در مأموریت هایشان و در راستای سیاست های نظام به ویژه در دیپلماسی عمومی یاری نمود. .

4-2-8 . رایزنان و و ابسته های اعزامی از نهادهای دیگر همچون رایزن های علمی، فرهنگی، بازرگانی، نظامی و اطلاعاتی و ... در هر سفارتخانه تحت مدیریت کلان سفير جمهوری اسلامی قرار گیرد و در عین حال که امور خود را انجام می دهند و رابطه خود را با نهاد های مرتبط خود در مرکز حفظ می کنند سفير ضمن نظارت و بهره برداری از موقعیت و تخصص ایشان از دوباره کاری و موازی کاری هم جلو گیری نماید.

4-2-9. در فضای مجازی که امروزه جای رسانه های مکتوب و دیداری و شنیداری را گرفته باید بسیار فعال وارد شده و این یک فرصت استثنایی است که نه تنها انحصار رسانه ای غربی - صهیونیستی را شکسته بلکه با هزینه ای ناچیز میتوان دیپلماسی رسانه ای را تقویت نموده و گسترش داد.

4-2-10. نمایندگی های جمهوری اسلامی باید با ایرانی های مقیم خارج از کشور از هر گروه و فرقه ای که باشند ارتباط برقرار نموده و خود را مسئول و متولی رسیدگی به مسائل و مشکلات آنها بداند و سفیر باید در این رابطه وقت گذارده و با تک تک آنها و خانواده هایشان تماس برقرار نماید و در جذب آنها به کشور و انقلاب کوشا باشد.