ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

prof-mohammadi.ir

تمامی مجموعه ها

تمامی مجموعه ها (100)

 

بسمه تعالی

انتخابات

دولت دوازدهم و الزامات و ضرورت­های آن             (منوچهر محمدی 2/11/1395)

مقدمه: با توجه به ناکامی­ها و شکست­های فوق العاده در دولت یازدهم و میراث بر جای مانده از آن که چیزی جز انبوه معضلات و مشکلات و خرابی ها در طول چهار سال گذشته در حوزه مبارزه با فساد، اشرافی­گری، رفع بیکاری، گردش چرخ اقتصادی به موازات چرخش سانتریفیوژهانبوده است، دولت دوازدهم که در انتخابات اردیبهشت 96 می خواهد بر سر کار بیاید باید نه تنها قدرت این را داشته باشد که ضایعات ایجاد شده در طول چهار سال گذشته را جبران نموده بلکه دولت را مجدداً بر روی ریل شایسته و طبیعی نظام مقدس جمهوری اسلامی قرار داده و آبروی رفته آن را به آن بازگرداند.

در این راستا تنها،کاندیدایی می تواند از عهده چنین کار فوق العاده و طاقت فرسایی برآید که هم دارای تیمی قوی و کارآمد باشد و هم برنامه ای انقلابی، شفاف و عملیاتی را عرضه نموده و به مرحله اجرا درآورد.

الف- تیم کاندیدای ریاست جمهوری: کاندیدای ریاست جمهوری و تیم همراه او باید از اوصاف زیر برخوردار باشند:

1-   پاکدست و مردمی باشند.

2-   ساده زیست و مبرا از زندگی اشرافی باشند.

3-   انقلابی و تحول­خواه باشند.

4-   مرد عمل و کار و در عین حال مدیریتی قاطع و مشورت­پذیر باشند.

5-   کارشناسانی متخصص و در حوزه های مورد نیاز دولت و جامعه باشند.

6-   نسبت به سوابق خود از نظر سیاسی،فرهنگی، اقتصادی بدون حاشیه باشند.

7-   تقوای الهی را پیشه کنند و حدود او را رعایت نمایند.

8-   خود را با تمام وجود وقف خدمت به انقلاب و مردم بنمایند.

9-   در اجرای برنامه ها با سایر اعضای تیم تفاهم داشته و اختلاف نظرهای خود را برادرانه و در میان خود حل و فصل کنند و آنها را به میان جامعه نکشانند.

10-                   نسبت به ولایت و زعامت عظما متعبد باشند و سیاست های مدیریتی خود را در چارچوب سیاست های کلان معظم له تنظیم نمایند.

11-                   خود را شایسته و توانمند برای انجام مأموریت های محوله بدانند و در غیر این صورت از پذیرش مأموریت پیشنهادی خود داری کنند.

12-                   خود را خادم و نوکر مردم دانسته و آنها را ارباب و ولی نعمت خود بدانند و در ارائه خدمت همه آنها را به یک چشم نگاه کنند و هیچ تبعیضی میان آنها قائل نگردند.

13-                   در اجرای مأموریت های محوله از جناح بازی بشدت خودداری کنند.

14-                   رسیدگی به محرومان و مستضعفان جامعه را در اولویت کار خود قرار دهند.

15-                   شجاع باشند و از برخورد با مشکلات و موانع هراس به دل خود راه ندهند.

16-                   همواره خداوند متعال را شاهد وناظر اعمال خود دانسته و تنها رضایت او را مدنظر قرار دهند.

17-                   ساختار بوروکراتیک و حجیم موجود دولتی را که بزرگترین مانع پیشرفت می باشد با دست توانمند خود به ساختاری کارآمد و انقلابی تبدیل کنند و نسبت به کوچک سازی آن در چارچوب موازین قانونی لحظه ای تردید به خود راه ندهند.

18-                   یقین بدانند که اجرای برنامه های آنها موجب نارضایتی گروهی از حامیان ثروت و قدرت و صاحبان زر و زور خواهد گردید و از کارشکنی و جوسازی آنها نهراسیده و تنها ملاک کار خود را اجرای عدالت و بهبود شرایط زندگی اکثریت جامعه بدانند.

19-                   با مردم و رسانه های جمعی شفاف بوده و صادقانه آنها را در جریان همه مسائل جامعه و دولت قرار دهند و یقین بدانند که اقشار جامعه در صورت باور به صداقت و خدمتگزاری آنها علیرغم مشکلات و فشارهای وارد آمده بر آنها تحمل کرده و از تیم دولت پشتیبانی خواهند کرد.

20-                   از خویشاوند بازی و دوست و رفیق بازی به شدت احتراز نموده و میزان انتخاب همکاران خود را تنها بر شایستگی افراد قرار دهند.

21-                   از دادن وعده های غیر عملی خودداری کنند و بجای وعده های غیر عملی مردم را به صبر،تحمل و همکاری دعوت کنند.

22-                   از افراط و تفریط و عجله و شتاب در اجرای برنامه های خود احتراز کنند و با حوصله و تحمل و با ارائه برنامه های کوتاه مدت،میان مدت و دراز مدت کار خود را آغاز کنند و مطلقاً نگران عواقب انتخاب مجدد خود نباشند.

23-                   اهل شور و مشورت باشند و همواره تیمی از مشاورین خبره در کنار خود داشته و به نظرات دلسوزانه آنها توجه کنند.

24-                   همه اهتمام خود را صرف اجرای برنامه های خود نموده و در عمل شایستگی خود را به اثبات برسانند و از ورود به سنت غلط موجود که انتقاد و بدگویی از دولت های گذشته می­باشد شدیداً احتراز نمایند و مطمئن باشند و بگذارند مردم نسبت به اقدامات آنها خود قضاوت نمایند.

25-                   بر این باور جدی باشند که با تکیه بر عنایات الهی می توانند در اجرای برنامه های خود موفق باشند.

26-                   از نفوذ افراد فرصت طلب،غیر خودی، متملق و بله قربان گوها و بویژه نفوذی­های دشمن در ساختار تصمیم گیری و حلقه اولیه خود جلوگیری نمایند.

27-                   از درگیری های لفظی با مخالفین و منتقدین خود شدیداً اجتناب کنند و در پاسخ به منتقدان رعایت ادبیات محترمانه را بنمایند.

28-                   نگذارند که ایشان را در دفتر کار خود محصور گردانیده و از تماس با اقشار گوناگون به ویژه توده های مردم محروم گردند. بلکه همواره در ارتباط و تماس با قاطبه مردم بوده و از مشکلات، درد و رنج های آنها و همچنین انتقادات و نظریات ایشان آگاه گردند.

29-                   مراقبت کنند که بخاطر مسئولیت واگذار شده به آنها دچار صفات رذیله عجب، نخوت و تکبر نگشته و از آن صفات و خصائل پرهیز کنند.

ب- برنامه

مقدمه: دولت دوازدهم باید دارای برنامه ای جامع، علمی و عملیاتی در همه زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با توجه به شرایط و اوضاع و احوال داخلی،منطقه ای و جهانی و در عین حال در چارچوبه اهداف نظام و انقلاب و نیازهای فعلی و آتی کشور و تأمین سعادت دنیوی و اخروی قاطبه مردم تحت حاکمیت خود داشته باشد و آن را به صورت مدون و قابل عرضه به افکار عمومی ارائه نماید.

در حوزه اقتصاد

1-   تأمین نیازهای اولیه و معیشت همگان را در سرلوحه برنامه خود قرار دهند.

2-   اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی را بطور جدی در سرلوحه برنامه های خود ببینند.

3-   بومی سازی و نگاه به درون کشور و خود اتکایی را از اصول برنامه خود بدانند.

4-   با افزایش و تشویق تولید بجای تجارت هم با مشکل بیکاری مقابله کنند و هم به تولید ملی به عنوان یک ارزش نگاه کنند.

5-   از ورود کالاهای قاچاق به شدت خودداری نموده و در هر کجا در صورت مشاهده آنها را نابود کنند.

6-   از ورود کالاهای غیر ضروری و کالاهایی که تولید آنها در کشور امکان دارد به شدت ممانعت کنند.

7-   به تحریم های دشمنان نه به عنوان یک تهدید بلکه به عنوان یک فرصت نگاه کرده و از آنها استقبال کنند و آن را زمینه ای برای تقویت و گسترش تولیدات داخلی پنداشته و متخصصین داخلی را در این راستا بسیج نمایند.

8-   از اسراف و تبذیر در دستگاه دولتی به شدت جلوگیری نمایند بلکه صرفه جویی را از درون دستگاه های دولتی و عمومی آغاز کنند.

9-   فرهنگ مصرف تولیدات داخلی را هم تشویق نمایند و هم خود آغازگر انجام آن باشند.

10-                   سیاست اقتصادی خود را بر پایه بی نیازی از بیرون و تکیه بر توانمندی های درونی قرار دهند.

11-                   از ایجاد کارگاه­های کوچک تولیدی و حتی صنایع خانگی حمایت کنند.

12-                   از تکیه به فروش نفت خام و سایر منابع خدادادی که تمام شدنی هم هستند خودداری نموده و بر استفاده از آنها در تولیدات مرتبط و با ارزش افزوده و بهینه سازی اقدام نمایند.

13-                   با تمرکز دولت بر سیاست گذاری به نظارت، هم­آهنگی و از تصدی گری در امور اجرایی احتراز نموده و آن را حتی الامکان بر عهده بخش خصوصی و مردم قرار دهند.

14-                   سبک زندگی اسلامی را در حوزه اقتصاد و فرهنگ تشویق و ترویج نمایند.

15-                   با توجه کامل به طبقات فرودست و بالا بردن سطح زندگی آنها شکاف طبقاتی ایجاد شده را تا آنجا که مقدور است کاهش داده و عدالت اسلامی را اجرایی نمایند.

16-                   اخذ مالیات و عوارض دولتی را بطور عمده بر دوش توانمندان و ثروتمندان قرار داده و از دوش طبقات فرودست بکاهند.

17-                   با فساد اداری و دولتی به شدت مبارزه نموده و بمحض احراز تخلف و جرم، متخلف را عزل و در اختیار مراجع قانونی قرار دهند.

در حوزه سیاست خارجی:

1-   باتکیه بر اقتدار ملی و از موضع قدرت و بر اساس مبانی عزت،حکمت و مصلحت سیاست خارجی خود را ترسیم نمایند.

2-   در برخورد با مستکبران به ویژه شیطان بزرگ، امریکا و همچنین انگلیس با هوشیاری و بر اساس عدم اعتماد به آنها سیاست های خود را تنظیم کنند و هرگز از تهدیدات آنها به خود هراسی راه ندهند و بدانند که همانطور که امام فرمود"امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند و ما امریکا را زیر پا می­گذاریم" باور داشته باشند.

3-   با اجرای دیپلماسی عمومی ارتباط خود را با ملت ها و اقشار مختلف سایر کشورها توسعه دهند.

4-   از جبهه مقاومت با تمام قدرت حمایت کنند و از دولت هایی که در تقابل با قدرت های استکباری هستند دعوت رسمی برای تشکیل جبهه مقاومت به عمل آورند.

5-   روابط سیاسی،اقتصادی و فرهنگی خود را با سایر کشورها بر اساس احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی آنها قرار دهند.

6-   با تشکیل اتاق های فکر سیاست خارجی خود را در قبال قدرت های زورگو و با توجه به مسائل و تحولات بین المللی تنظیم کنند.

7-   در ائتلاف سازی با کشورهای غیر متخاصم و ضد نظام سلطه پیشگام باشند.

8-   روابط تجاری، علمی، فرهنگی و سیاسی خود را با کشورهای در حال رشد و خارج از سلطه قدرت های سلطه گر گسترش دهند و تقابل با دولت های متخاصم و سلطه گر را به حداقل برسانند.

9-   با توجه به اینکه در صحنه روابط بین الملل هر دولتی که اهرم های قدرت بیشتری در اختیار دارد بهتر می­تواند اهداف خود را پیش ببرد تا زمانی که اهرم های قدرت لازم را در اختیار ندارند و یا قادر به خنثی کردن اهرم های دشمن نمی باشند بر سر میز مذاکره حاضر نگردند.

10-                   در مسئله هسته ای مراقبت شود که زمانی میتوان توفیق حاصل نمود که تنها حربه آنها را که تحریم است از کار بیندازند و آن را تبدیل به فرصت نمایند.

در حوزه فرهنگ و اجتماع

1-   دولت باید مروج فرهنگ اسلامی باشد و در مقابل تهاجم فرهنگی غرب شدیداً مقابله کند.

2-   زمینه ازدواج جوانان را فراهم نموده و موجبات سلامت جامعه را فراهم نماید.

3-   در اجرای طرح مسکن مهر، البته با اصلاح مشکلات آن مشکل مسکن خانواده های کم درآمد را برطرف نماید.

4-   در گسترش جمعیت با تشویق توالد و تناسل کمک کند و برنامه ریزی نماید.

5-   با قاچاق مواد مخدر و سوداگران مرگ به شدت مقابله نموده و در عین حال وسایل لازم برای ترک اعتیاد خانمان برانداز به ویژه جوانان را فراهم نماید.

6-   تفریحات سالم را ترویج و تشویق نماید.

7-   ورزش همگانی را توسعه دهد.

بسمه تعالی

 

photo 2016-12-29 13-23-44

 

 

فذکر ایام الله؛ یوم الله نهم دی مبارک باد

به جرأت می توان گفت که حادثه حضور عظیم ملت ایران در تجمع بیاد ماندنی هشتم و نهم دی 1388 از حوادث عجیب تاریخ انقلاب اسلامی است که ملتی را به صورت خودجوش، مصمم و در عین حال خشمگین از نامردی های ضد انقلاب داخلی و خارجی به صحنه آورده و آنچنان طوفانی به پا کرد که همه تفاله های بازی خورده را همچون سیلی خروشان و عظیم جارو کرد و با خود برد و به زباله دان تاریخ انداخت.

این ملت بعد از 8 ماه صبر و تحمل در مقابل ترکتازی های بیرحمانه سران جنبش به اصطلاح سبز که در واقع خیابان های تهران و بعضی از شهرهای بزرگ را جولانگه غارتگری و حمله به مکان های مقدس و بویژه مساجد، مراسم عزای حسینی و جسارت به کتاب آسمانی مسلمانان جهان قرار داده و با طرح شعارهایی که بیانگر اهداف پلید آنها در براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود و ملت اجازه داد تا این جماعت چهره کریه و نیات غیر انسانی خود را برملا کنند. در نهم دی تحمل و طاقت این ملت به پایان رسید و دیگر خشم آنها آنچنان لبریز وجودشان شد که حرکت آنها در این روز موجب حیرت همه ناظرین و تحلیل گران خارجی گردید و بقول فهمی هویدی این روز نشان داد که این انقلاب و نظام به پشتوانه مردمی و عظیمی که در اختیار دارد و با عنایات و حمایت های الهی می تواند هم چنان بر همه چالش ها و موانع، هرچند عظیم باشد، فائق آمده و غلبه نماید و مصداق آن پیروزی امت مسلمان و حزب الله از همه اقوام و کشورها در شکست دادن تکفیریون در حلب می باشد. بجاست که دست به دعا برداشته و شکرگزار الطاف بی پایان الهی بوده که وعده های تخلف ناپذیر خود را به منصه ظهور رسانده و عینیت بخشید.

«إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ »

اگر خدا شما را يارى كند هيچ كس بر شما غالب نخواهد شد و اگر دست از يارى شما بردارد چه كسى بعد از او شما را يارى خواهد كرد و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند (160 آل عمران)

بسمه تعالی

 

اعتراف دیر هنگام

دکتر منوچهر محمدی

95/10/4

ظریف

 

 

جناب آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه اخیراً در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به مطالب مهمی، اگرچه دیر هنگام، و در واقع نوشدارو بعد از مرگ سهراب، اشاره و اعتراف کرده اند. ایشان گفته اند که «به حرف جان کری وزیر امور خارجه آمریکا اعتماد کردم؛ من اعتراف می‌کنم اشتباه کردم؛ ما با صحبت و قول آقای کری اظهار نظر کردیم؛ این اشتباه بزرگی بوده که من کردم؛ اگر استراتژی خودم را دنبال می‌کردم اکنون با مشکل مواجه نمی‌شدم؛ می‌پذیرم اشتباه کردم؛ مسئولیت آن را می‌پذیرم؛ قبلا جان کری وزیر خارجه و وزیر خزانه‌داری آمریکا به ما گفتند اگر قانون داماتو به سنا برود ما روش‌هایی داریم که جلوی آن را بگیریم!![1]»

در اینجا سؤالات متعددی خطاب به ایشان مطرح می گردد که به ترتیب زیر عنوان می شود:

1-    سؤال اول این است که چرا و به چه دلیل شما به کارگزار دشمن یا به عبارت حضرت امام (ره) شیطان بزرگ در یک مذاکره بسیار مهم که بخاطر تعارض قطعی و آشکاری که میان منافع دولت متخاصم و جمهوری اسلامی انجام شده است اعتماد کرده اید؟مگر شما که نزدیک سی سال در امریکا زندگی کردید از دولتمردان امریکا شناخت کافی پیدا نکرده بودید؟مگر شما که درس سیاست و دیپلماسی را در دانشگاه های امریکا خوانده اید نمی دانستید که مکتب حاکم بر قدرتمندان و سیاست مداران امریکایی و بطور کلی جهان غرب همان مکتب ماکیاولی می باشد که خلف وعده، دروغ، تزویر و ریا را برای شهریاران تجویز نموده و مشروع می داند و در واقع جزء لاینفک سیاست و دیپلماسی آنها می باشد؟

از طرف دیگر، شما که خود را تابع ولایت و زعامت مقام عظمای ولایت می دانید و می دانستید،مگر معظم له بارها وبارها به شما و به سایر دست اندرکاران مذاکرات هسته ای هشدار ندادند که طرف مقابل شما یعنی دولتمردان امریکا قابل اعتماد نیستند و به راحتی زیر همه قول های خود می زنند؟آیا برای شما که خود را دیپلماتی کار کشته میدانید این عمل شما را در اعتماد به دشمن می توان در حد یک اشتباه عادی تلقی کرد،یا یک خطا و تخلف آشکار؟ از طرف دیگر اینک که به زعم شما به اشتباه خود پی برده اید،آیا تنها اعتراف به آن کافی است؟ آیا حداقل عذر خواهی از ملت ایران و رهبری و کناره گیری از این مسؤلیت سنگین تاوان این خطا نمی باشد؟

2-    شما اضافه کرده اید که اگر استراتژی خودتان را دنبال می کردید برجام به چنین وضعی دچار نمی شد؛راستی این استراتژی شما چه بود؟ و در کجا مطرح کردید؟که امروز ادعا می کنید اگر آن طرح و برنامه را دنبال می کردید دچار خسارت های عظیمی که امروز با آنها مواجه هستیم نمی شدیم؟ در عین حال چه موانعی بر سر راه شما برای اجرای آن استراتژی که معلوم نیست چه بوده است وجود داشت که امروز از آن یاد می کنید؟

آنچه را که ما از زبان شما و بر اساس صوت و تصویر باقیمانده از شما داریم که می توان راهبرد ادعایی شما را از آن استخراج کرد، چیزی جز وادادگی و تسلیم در مقابل امریکا نبوده است؛ آنجا که شما از شیطان بزرگ هیبتی می سازید که "می تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ایران را از کار بیاندازد[2]" و آنجا که عنوان می کنید" هدف ما این است که می خواهیم به نظام سلطه ثابت کنیم ما(یعنی جمهوری اسلامی) یک تهدید برای آنها نیستیم[3]".و یا آنجا که امریکا را بزک نموده و مدعی می شوید که امریکا در منطقه منافعی ندارد و ما می توانیم با این قدرت در مسائل منطقه کنار بیاییم!!؟

آیا استراتژی شما بر همین مبانی شکل گرفته بود یا چیز دیگری بود که خلاف گفتار و نوشتار باقیمانده از شما از ابتدای مذاکرات تا به امروز می باشد؟!!

به هر تقدیر، لازم است  بجای توجیه اقدامات خطا و شتاب آلود خود که بر اساس نگاه و چهار چوبه و راهبردی غلط پایه گذاری شده بود این شهامت را داشته باشید که در محضر خداوند متعال و ملت شهید پرور ایران و رهبری عزیز انقلاب به خطای خود اعتراف و عذر خواهی نموده و آنچه را که به عنوان نشان لیاقت و مزایای آن به شما اعطا گردیده است به بیت المال برگردانده و خود را از ادامه این مسئولیت معاف بدانید.

تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لا يُريدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ(قصص/83)

(آری) این سرای آخرت را (تنها) برای کسانی قرار می دهیم که اراده برتری جویی و فساد در زمین را ندارند وعاقبت نیک برای پرهیزگاران است



[2]: جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی در تالار علامه امینی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران،آذر ماه سال 1392

بسمه تعالی

پیروزی مقاومت در حلب آغازی بر شکست نوصلیبیون                               منوچهر محمدی- 95/09/29

حلب

در دهه 1940 زمانی که اولین افسر صهیونیست پا در سرزمین مقدس فلسطین گذارد با صدای بلند اعلام کرد که صلیبیون بعد از یک هزاره بازگشته اند! جرج بوش پسر بعد از انفجار خود ساخته ساختمان های دو قلو در نیویورک در 11 سپتامبر 2001 که با طراحی سازمان سیا خلق گردید اولین جمله ای که بر زبان آورد این بود :"آغاز مجدد جنگ‌های صلیبی[1] " .

بدنبال این حرکت نمایشی به بهانه مبارزه با القاعده جنگ بیرحمانه ای را در افغانستان و عراق آغاز و کشتار فوق العاده ای از مسلمانان بی گناه با همکاری سایر قدرت های غربی به راه انداختند و در عین حال با طرح خاورمیانه بزرگ نقشه تجزیه مینیاتوری جهان اسلام را طراحی کردند و با تکیه بر قومیت های گوناگون، تجزیه کشورهای موجود اسلامی را به دولت های کوچکتر و ضعیف که این خود از ثمرات طراحی های استکبار و امپریالیسم بعد از جنگ جهانی اول بود، در برنامه خود قرار دادند.

خانم کوندالیزا رایس وزیر امور خارجه دولت نومحافظه کار جورج بوش در دوران جنگ 33 روزه علیه حزب الله لبنان مطلب جالبی را بکار برد، او گفت"این زاییدن خاورمیانه بزرگ است و وضعیت آنجا نیز درد این زایمان است.[2]"!!

اولین کشورهایی که قرار بود آغازگر اجرای این طرح باشند عراق و سوریه بود که توسط مزدوران تروریست و دست پرورده آنها تحت عنوان خلافت اسلامی به مرحله اجرا درآمد.

بیداری اسلامی در کشورهای مسلمان عرب ضربه شدیدی بر نوصلیبیون وارد آورد که خود موجب هوشیاری و بیداری هر چه بیشتر ملت های مسلمان گردید. در عین حال دولت های استکباری غرب از تک وتا نیفتادند و سعی نمودند که بر موج این حرکت عمومی سوار گردیده و آن را با ایجاد تفرقه میان مسلمانان تحت عناوین گوناگون در خدمت خود بیاورند و بر همین اساس با خلق داعش و النصره و ... هم چهره اسلام رحمانی را با وحشیگری های آنها ملکوک نمایند و هم اختلافات میان شیعه و سنی را تشدید کنند، غافل از اینکه خداوند متعال مکر آنها را به خودشان باز می گرداند. (وَ لا يَحيقُ الْمَکْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ فاطر/43)

استکبار در سوریه همه نیروها و امکانات داخلی ، منطقه ای و جهانی خود را بکار گرفت تا با سقوط دولت بشار اسد و تجزیه این کشور، تنها دولتی که هم در مقابل رژیم صهیونیستی به مدت بیش از نیم قرن ایستادگی و مقاومت نموده و هم سرپل جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان می بود از کار بیندازند و نیز کشور عراق را به سه دولت کردی، سنی و شیعی تقسیم کنند. آنها یقین داشتند ظرف کمتر از شش ماه این برنامه عینیت خواهد یافت. متأسفانه دولت اردوغان در ترکیه هم به هوس احیاء نو عثمانی گری به این توطئه شوم پیوست و با این برنامه بود که موصل در عراق و حلب در سوریه به اشغال تروریست های دست پرورده آنها درآمد.

برخلاف انتظار مستکبرین و توطئه گران، این توطئه موجب بیداری و همبستگی هر چه بیشتر مردم دیارهای اسلامی گردید و به تقلید از انقلاب اسلامی مردمی ایران که موجب بسیج توده ها گردیده بود وخود ضامن پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی شد در سوریه زمینه خلق جنبش وطنی مرکب از همه اقوام و گروه های شیعی، علوی، سنی و مسیحی گردید و در عراق هم عیناً این اتفاق با خلق الحشد الشعبی شکل گرفت و انصار الله در یمن و حزب الله در لبنان به این بسیج عمومی علیه صلیبیون ملحق گردیدند.

در حلب این تنها قومیت های مردمی بودندکه همگام با ارتش سوریه به مقابله با تروریست ها و پشتیبانان منطقه ای و جهانی آنها پرداختند سیل داوطلبان مردمی از سراسر جهان اسلام به سوی جبهه جنگ سوریه سرازیر شدند، مدافعین حرم از جمهوری اسلامی، فاطمیون از افغانستان و زینبیون از پاکستان دوشادوش برادران سوری خود جنگیدند و توانستند شکست سنگینی بر دشمنان اسلام و مسلمین وارد کرده و همه طراحی ها و توطئه های آنها را خنثی نمایند و رئیس جمهور آمریکا را مجبور به اعتراف به شکست نمایند.

بلا تردید این شکست اگرچه شکستی سرنوشت ساز برای دشمنان جهان اسلام خواهد بود ولی باید توجه داشت که موجب پایان جنگ و پایان توطئه چینی نوصلیبیون نخواهد شد و همانطور که جنگ های صلیبی به مدت دو قرن در سده دهم و یازدهم میلادی ادامه داشت این مرتبه نیز تا شکست قطعی استکبار جهانی و برقراری حکومت عدل اسلامی تحت زعامت حجت حق ادامه خواهد داشت و ملت های مسلمان باید تا رسیدن آن زمان مجهز و آماده این جنگ در همه عرصه های نظامی،فرهنگی،اقتصادی و سیاسی باشند.